عینک از او یافته منشی چرخ پیر ز خورشید و مه عینک دل‌پذیر در این بیت که از هاتفی جامی (متولّد 927ق) است به استفادۀ منشیان از عینک اشاره رفته است. به‌خلاف تصوّر بیشتر مردم عینک در شکل و شمایل امروزی آن سابقه ای بسیار قدیمی دارد و قرن‌هاست که مردم ایران با این وسیلۀ چشم‌نواز آشنایی دارند . در این نقّاشی که رضا عباسي ( متوفي۱۰۴۴ ق ) هنرمند بزرگ دوران صفوی ترسیم کرده چهرۀ خود او را با عینکی مشابه با عینک‌های امروزی می‌بینیم. قبل از رواج این نوع عینک، عینک‌ها دسته‌ای داشتند که در بالای سر قرار می‌گرفت و آن را جلوی چشم‌ها قرار می‌داد. در روزگاران خیلی دورتر که عینک اختراع نشده بود، ذرّه‌بین را روی صفحه قرار می‌دادند تا حروف نوشته را بزرگ و خوانا کند. رواج عینک در طیّ این قرن‌ها به گونه‌ای چشمگیر بوده که شاعران، به‌ویژه سخنوران سبک هندی به مضمو‌ن‌آفرینی با آن روی آورده‌اند . در ابیات صائب وبیدل و… ذکر عینک را فراوان می توان یافت. دانش مشهدی (متوفّی ۱۰۶۰ ق): عینکی باید مرا از شیشۀ می ساختن تا توانم خواند در پیری خط میخانه را طغرای مشهدی (متوفّی حدود ۱۰۷۸ ق): طرب گل کرده از هر شاخ و گل‌چیدن نمی‌دانم پریشان‌بلبلم جز گلستان دیدن نمی‌دانم نسازد تا نگاه پیرِ جامم صاحبِ دیدی چو عینک گر سرا پا دیده ام دیدن نمی‌دانم صائب تبریزی (متوفّی ۱۰۸۶ق): عشق عالم‌سوز هر داغی که سوزد بر دلم عینک دیگر شود بهر دل بینای من شده‌ست صبح قیامت مرا سفیدی موی عصا صراط من و عینک است میزانم صائب حتی به عینک دوربین – در برابر نزدیک‌بین- هم اشاره کرده: نیست ممکن که ز من دور توانی گردید عینک صاف‌دلان دورنما می‌باشد قدسی مشهدی (متوفّی ۱۰۵۶ ق): سگ نفس را رفته از کار چشم تو از عینکش کرده‌ای چارچشم! @faslefaaseleh