#داستان
قتبه أعشي - كه يكي از دوستان امام صادق جعفر عليه السلام - است، نقل میکند:
روزي از روزها يكي از كودكان آن حضرت مريض شده بود، و من به قصد عيادتش حركت كردم، حضرت را جلوي منزلش اندوهگين و غمناك ديدم.
عرضه داشتم: ياابن رسول اللّه! فدايت شوم، حال فرزندت چگونه است؟
حضرت فرمود: با همان حالتي كه بوده است، هنوز مريضي و ناراحتي او بر همان حالت ادامه دارد.
بعد از آن، حضرت سريع به داخل منزل خود رفت؛ و چون ساعتي گذشت از منزل بيرون آمد در حالتي كه چهره اش باز و غم و اندوه در آن حضرت احساس نمي شد.
فكر كردم كه بحمداللّه حال كودك بهبود يافته است، لذا سوال كردم: اي مولايم! بفرمائيد حال كودك چگونه است؟
فرمود: راهي را كه ميبايست برود، رفت.
عرض كردم: قربانت گردم، در آن هنگامي كه كودك زنده و مريض حال بود، شما را غمگين و محزون مشاهده كردم؛ ولي اكنون كه او وفات يافت، شما را در حالتي ديگر مشاهده ميكنم؟!
حضرت فرمود: اي قتبه! ما خانواده اي هستيم كه قبل از ورود بلا و مصيبت چاره انديشي مينمائيم؛ ولي زماني كه مصيبت اتفاق افتاد و واقع
گرديد تسليم قضا و قدر الهي ميباشيم و راضي به رضاي او هستيم، بنابر اين ديگر ناراحتي و اندوه معنائي ندارد.
و به دنباله همين روايت آمده است، كه حضرت فرمود: ما اهل بيت رسالت، همچون ديگران دوست داريم كه خود و خانواده و اموالمان سالم باشد؛ امّا هنگامي كه اراده خداوند و قضا و قدر او فرا رسد، تسليم امر حق گشته و راضي به مشيت الهي او هستيم.
📚 دانشنامه امام جعفر صادق علیه السلام صفحه۴۶۹
ــــــــــــــــ
🍃🌹🍃
@fatemi222