يا علي عبد شرمسار توام هركه ام زائر مزار توام آنچه يك عمر آرزو كردم در حريمت بدست آوردم جنت من ديار توست علي كعبه من مزار توست علي گرنهند آفتاب را به كفم نيست مانند سايه نجفم سالها در زديدگان سفتم همه عمر ياعلي گفتم سنگ بودم كه گوهرم كردند زائر قبر حيدرم كردند ياعلي ياعلي گنه كارم روز محشر فقط تورا دارم توحيات من و ممات مني حج من صوم من صلاه مني جنتم خاك تربت توست اشك چشمم نثار غربت توست به تجلاي تو درخشيدم با ولاي تو شير نوشيدم شير من كوثر ولاي تو بود ذكر لالائيم ثناي تو بود تازبان را به حرف بگشادم مادرم داد ياعلي يادم تاكه طفلي2ساله گرديدم تاب برخاستن به خود ديدم شاد بابا زنوشخندم كرد ياعلي گفت تا بلندم كرد