زمزمه – کف العباس
گشته اینجا محشر کبری به پا/آه و صد واویلتا
شد علمدار حسین دستش جدا/آه و صد واویلتا
پیکر بی دست عباست ببین/یا امیر المؤمنین
با تن بی دست شد نقش زمین/یا امیر المؤمنین
اهل خیمه تشنه و پر اضطراب/آب و آب و آب و آب
ساقی و شرمنده گشتن از رباب/آب و آب و اب و آب
مزه ی تلخ خجالت را چشید/شد امیدش نا امید
تیر بر مشک ابوفاضل رسید/شد امیدش نا امید
پیکرم شد از سر کین چاک چاک/یا اخا ادرک اخاک
اوفتادم در میان خون و خاک/یا اخا ادرک اخاک