زمزمه ی خداحافظی از سامرا
دل و جانم شد حزین سامرا/خداحافظ سرزمین سامرا
خداحافظ ای جنت عالمین/حرمین ِ شریف ِعسگریّین
به لب دارم ناله ی امّ الیجیب/خداحافظ ای امامِین ِ غریب
بگویم من با ناله و زمزمه/خداحافظ یا هادی َ الائمه
بگویم با چشمان ِ از غم تری/خداحافظ یا امام ِعسگری
بگویم با دلی از غصه محزون/خداحافظ حضرت نرجس خاتون
بگویم با دلی از غصه محزون/دعا بر ما کن یا حکیمه خاتون
شوم من بر لباس غم ملبّس/خداحافظ ای سرداب مقدّس
گرفتم از چشمان خیسم توشه/خداحافظ ای مرقد شش گوشه
غمش آتش زده بر همه دلها/عجب بوی بقیع می آمد آنجا
یقیناً ما که با دلبر همدردیم/به زودی ها به اینجا بر می گردیم
به یا مهدی با هم می شویم همراه/ظهورش را می بینیم انشاءالله
همان مهدی که گوهر می افشاند/به بیت ا... مرثیه ها می خواند
دلم را با درد و محنت آغشتند/که جدّم را با لب تشنه کشتند
به عاشورا شور محشر به پا شد/ز جدّ من سر از قفا جدا شد