هدایت شده از غلام رضایم
تخریبچی وروحانی شهید حسین فاطمی. یکی از همرزمان شهید عزیز تعریف می کرد حسین آقا روزي از شلمچه عازم پنج طبقه هاي اهواز شد برای زیارت پدر بزرگوارش که در مقر ل ۹۲ بنام پنج طبقه ها در اهواز معروف بود. این عزیز فرمود عصر شهید برگشته بود از دیدار پدر. دیدم گوشه ای خلوت کرده و زار زار گریه می کند. جويا شدم گریه امان شهید بریده بود بلاخره لب به سخن گشود و فرمود امروز برای دست بوسی پدرم رفته بودم نمی دانم چه شد ثواب کردم یا گناه. حساسیت من بیشتر شد سؤال کردم شهید عزیز گفت رفتم خدمت پدر زیارت شون کردم طول کشید در راه برگشت به شلمچه وسیله نقلیه تشکیلات گیرم نیامد با خودرو عبوری امدم راننده ماشین صوت مبتذل گذاشته بود تذکر دادم خاموش نکرد چاره ای نداشتم مجبور شدم چند دقیقه ای تانزدیک مقر داخل خودرو این آقا صوت مبتذل تحمل کنم. حال نمی دانم کارم گناه است. دیدن ودست بوسی پدر و چند لحظه ای مجبور شدم داخل خودرو ای باشم که صوت ناجور گذاشته بود. خدایا شهدا چه بودند ماچه هستیم. راستی شهدا اگر الان زنده بودن این وضعیت جامعه رو میدیدند. خدا لعنت کند مسولانی که پا رو خون شهدا می گذارند و آرمان‌های امام وشهدای عزیز نادیده می‌گیرند. خدایا خودت کمک کن فردای قیامت شرمنده شهدا نباشیم. ستاد امر به معروف گناباد