✋«
یادمان شهدای طلاییه»:
طلائیه از توابع بخش هویزه و دهستان بنیصالح است و در منتهی الیه جنوبغربی دشتآزادگان واقع شده است و از جنوب و غرب به کشور عراق و از شرق به کوشک و از شمال به سهراهی فتح و چهارراه برزگر محدود میشود.
در غرب طلائیه هورالهویزه و سه طرف آن بیابانی خشک است.
مرز ایران در محدوده طلائیه به صورت یک زاویه قائمه است که به آن دال طلائیه گفته میشود.
طلائیه شبهای زمستانی سرد و روزهای تابستانی بسیار گرمی دارد و در اواسط فصل گرما، حرارت در این منطقه گاهی از 50 درجه سانتیگراد میگذرد.
زمین طلائیه هموار و سطح آن پوشیده از خاك و رسوب نمك است.
در زمان بارندگی و با طغیان آب هور بخشهای زیادی از طلائیه هم به زیر آب میرود و همین امر باعث باتلاقی شدن منطقه در ماههای خاصی از سال میشود.
پاسگاه طلائیه قدیم و جدید درست در كنار مرز و پس از مناطق ترازی و كوشك در نزدیکی جزایرمجنون واقع شده و در واقع مرز بین خشكی و هور در این منطقه محسوب میشود.
قبل از شروع رسمی جنگ در این منطقه دشمن به تحرکاتی نظیر تیراندازی به سوی پاسگاههای مرزی و احداث سنگر در مقابل آنها، استقرار نیرو و تانک در برابر پاسگاه طلائیه قدیم، اقدام به پروازهای شناسایی بر فراز منطقه و بازداشت صیادان بومی اقدام نمود.
با آغاز رسمی جنگ این منطقه یکی از محورهای اصلی هجوم به خوزستان بود و در همان روزهای اول جنگ
توسط لشکر5 مکانیزه عراق سقوط کرد و تا عملیات بیتالمقدس این منطقه در اشغال کامل عراق بود.
در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس که دشمن از جنوب کرخهنور به سوی مرز عقبنشینی کرد؛ مواضع خود را در مجاورت طلائیه مستحکم نمود و مجهزترین موانع و استحكامات خودرا شامل انواع دژ، میادین مین، تلههای انفجاری، سنگرهای بتونی وسیمهای خاردار و خاکریزهای مثلثی را در این منطقه ایجاد نمود.
این منطقه یكی از محورهای مهم عملیاتهای خیبر و بدر و كلید حفظ جزایرمجنون در طول جنگ بود چراکه تصرف طلائیه به معنی تثبیت پیشروی ایران در هور بود.
در عملیات خیبر رزمندگان باید از این منطقه به جزایر مجنون شمالی و جنوبی و تأسیسات آن شامل دکلهای برق، دکلهای تقویتی رادیو و تلویزیون، کارخانههای کاغذسازی و جادههای نفت یورش میبردند.
در مرحله دوم عملیات خیبر تمرکز آتش دشمن در طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل میشد، فوق العاده سنگین بود، بطوری که در یک لحظه دهها قبضه سلاح منحنی زن از جمله توپ و خمپاره بطور همزمان بر روی این نقطه آتش میریختند و به قول رزمندگان زمین را شخم میزدند.
میزان اجرای آتش توپخانه و ادوات ارتش عراق در این منطقه را بیش از
دهها هزار گلولة توپ، كاتیوشا و خمپاره تخمین زدهاند چنان که شهید عبدالله میثمی که در آنجا حاضر بود میگفت: «
هرکس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم میبود، میایستاد».
لیکن به خاطر اهمیتی که منطقه طلائیه بر کل عملیات خیبر داشت، ضرورت مقاومت و ایستادگی نیروها در آن مدام از سوی مسئولان در اتاق جنگ گوشزد میشد.
به همین خاطر پس از آنکه محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، حسین خرازی فرمانده لشکر 14امامحسین(ع) فراخوانده شد تا
مأموریت طلائیه به وی واگذار شود که وی نیز یک دست خود را در این منطقه از دست داد.
پس از جنگ در این مكان مقری جهت جستجوی پیكر مطهر شهدا دایر شد و در مكانی كه تعداد زیادی از شهدا كشف شد، حسینیهای به نام حسینیه حضرتعباس(ع) بنا شد كه در آن پنج شهید گمنام به خاک سپرده شده است.
این یادمان در 8 کیلو متری غرب پاسگاه طلائیه قدیم و در منتهی الیه جنوبغربی مرز(در نزدیکی قسمت دال طلائیه) واقع شده است و در فاصله 300 متری سه راهی شهادت طلائیه قرار دارد.
علیرغم آنکه عملیات اکتشاف نفت این مناطق را تاحدی دستخوش تغییر قرار داده است اما دژها و خاکریزهای عملیاتی در جنوب و غرب این یادمان هنوز مشهود است.
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587