فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 📽 سخن زیبای 🎙 ‌‌او هم جوان است ، اما جوانی را محمل غفلت‌زدگی نكرده است. آن‌سان كه مقابل تو ایستاده ، با آن جراحت عمیق در دست راست و خستگی توصیف‌ناپذیر كسی كه پهنای اروندرود را با دست چپ شنا كرده باشد ، اما اشتیاق روح ، او را از خویشتن كنده است و با تو نه از درد و خستگی ، كه از عشق می گوید. بسیجی خود را در نسبت میان مبداء و معاد می بیند و انتظار موعود ، و با این انتظار ، هویت تاریخی انسان را باز یافته است و خود را از روزمرگی و غفلت ملازم با آن رهانده. او آسایش تن را قربانی كمال روح كرده است و خود را نه در روز و ماه و سال و شهر و كوچه و خیابان ، كه در فاصله‌ی میان مبداء و موعود تاریخ باز شناخته است. خدایا ! وقتی انسان این بچه‌های بسیجی را می‌بیند كه با چه اطمینانی از بهشت و دوزخ سخن می‌گویند ، از خودش شرمنده می‌شود. آن‌ وقت ما چطور خود را روشنفكر بدانیم و این واژه را با خود حمل كنیم ؟ پس چرا ما به خود مغروریم..؟ آخر چه داریم..؟ ذره‌ای از صفا و خلوص این مردم ، ای برادر، برای من و تو كتابی است كه تا آخر عمر هم نخواهیم توانست كه بخوانیم. خدایا ! چه كنم..؟ چرا من نمی‌توانم مانند این مردم عاشق باشم..؟ عاشق تو..! عشقی كه منتهای آمال من است...