ر دهد با اینکه می دانید همسن و سال بودند یک سال فاصله شان بود تقریبا چهل و هفت سال هم باهم بزرگ شدند دو برادر چهل و هفت سال باهم کنار هم بودند شب وروز در کوفه درمدینه بینشان جدایی نبود اما وقتی می نشیند کنار برادرش امام حسن تا نگاه می کند امام حسن می بیند اشک در چشمان امام حسین حلقه زده از مصیبت مسموم شدن امام حسن می فرماید برادرم «لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ»[17]. روزی به سختی روز تو نیست حسین جان همه گریه می کنند برای من اما تو گریه نکن برای من لا يوم کيومک ببین این احترام و عظمت و ابهتی است که امام حسن برای امام حسین امام حسین برای امام حسن مگر وقتی که بدنش را در قبر گذاشت نفرمود من غارت زده ام غارت زده آن نیست که مالش را می برند«و ليس حريب من اصيب بماله »[18]. غارت زده من هستم که با دست خودم برادرم را در قبر می گذارم آقایان برادران خواهران مگر تا زینبش وارد اتاق شد نفرمود ببرید این تشت را طبق بعضی از نقلها یا اجازه ندهید زینب ببیند چرا اینها اینقدر باهم مهربان بودند باهم صمیمی بودند. هم اباالفضل العباس بوده امام حسن بوده امام حسین بوده همه باهم خاندان امیرالمومنین بودند یک مقدار یاد بگیریم احترام امام حسنی که چهل سال بعد از شهادت مادرش تا نگاهش به مغیره می افتد اشک می ریزد می گوید این خبیث مادرم را کتک زد «انت الذیضربت امی حتی ادميتها»[19]. این ها نکته دارد زندگی ما مادرانمان احترام دارند پدرانمان را احترام کنیم وقتی پدرش به شهادت رسید آمد بالای منبر بعد از شهادت فرمود مردم کسی دیشب از دنیا رفت که نه در گذشته نظیر داشت نه در آینده نظیر خواهد داشت کنار بستر پدر اشک می ریخت بابا کاش من می مردم و اینگونه تو را در این وضعیت نمی دیدم مگر زینب شب عاشورا به امام حسین عرض نکرد «ليت الموت اعدمنی الحياه»[20]. برادر کاش دعا می کردی زینب قبل از تو بمیرد و این حادثه را نبیند اینها نکته درونش است اینها تمام زندگی شان بر اساس این مبانی است به برادرمان به خواهرمان ماه رمضان است نیمه ماه شد سرازیر دارد می شود ماه فرصت ها زود می گذرد اگر کینه ای هست کدورتی هست رفع کنیم باهم صمیمی شویم برسیم به هم اینقدر ارزشی ندارد دنیا که ما در مصیبتها باهم مهربان شویم غالبا در مصیبتها باهم مهربان می شویم اینقدر ارزشی ندارد که برای هم مخصوصا برادر و خواهر و پدر را بزنیم اگر او رعایت نمی کند شما رعایت کنید از رو ببر کاری کن که شرمنده کنی و خودش بیاید در زندگی طبیعتا موازین اخلاقی را رعایت کند شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام تجسم حلم و جود و سخاوت و بردباری و شجاعت وعظمت بود شخصیتی بود که دشمنانش گفتند «عليه سيماءالانبياء و بهاء الملوک»[21]. چهره ات چهره پیامبر است چهره انبیاست عظمتت عظمت ملوک است مروان با آن خباثتش تشییع جنازه آمده بود زیر تشییع جنازه بدن را بگیرد و شرکت کند یک کسی گفت تو دیگر چرا؟ تو که اینقدر این آقا را زجر دادی آزار دادی گفت این آقا کوه حلم بود کوه بردباری بود وواقعا چنین بود آقایی که اینقدر مظلوم است در خانه خودش همسرش دشمنش است می داند می فرماید من نمی توانم قبل ازواقعه تصمیم بگیرم آقایی که در مقابلش بعضی دوستانش در مدینه به او جسارت می کردند آقا چرا صلح کردی؟ چرا جنگ نکردی؟ چرا پذیرفتی؟ در صورتی که خود رسول الله در تولد امام حسن طبق بعضی نقلها فرمود فرمود حسنم کاری می کند که خون مسلمانان را حفظ می کند وهمین هم شد این صلح مقدمه قیام عاشورا را فراهم کرد امروز منصوب به این شخصیت بزرگوار است خدایا به عظمت امام حسن قسمت می دهیم همه ما را بر سر خان کرامت وجود و احسانش امروز مهمان بگردان خدایا به جود و سخاوت و عظمتش قسمت می دهیم همه فقرا همه کسانی که قرض دارند گرفتارند مستاجرند خدایا گرفتاریشان را به خان کرامت امام مجتبی مرتفع بگردان خدایا به همه ما در این روزها مخصوصا امروز که به عنوان کمک به فقرا اعلام شده خدایا به همه ما دست دهنده و بخشنده عنایت بفرما السلام عليک يا ابا محمد يا حسن بن علی ايها المجتبی يابن رسول الله يا حجه الله علی خلقه يا سيدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بين يدی حاجاتنا يا وجيها عند الله اشفع لنا عند الله. [1] . مائة منقبة من مناقب أمير المؤمنين و الأئمة / ص 135/ المنقبة السابعة و الستون. «يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ أَنْتُمْ أَصْحَابِي وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ فَمَنْ قَاسَهُ بِغَيْرِهِ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ جَفَانِي [فَقَدْ] آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ رَبِّي يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْزَلَ عَلَيَّ كِتَاباً مُبِيناً وَ أَمَرَنِي أَنْ أُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نَزَّلَ إِلَيْهِمْ مَا خَلَا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ (يَسْتَغْنِي عَنِ الْبَيَانِ إِنَّ)اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ فَصَاحَتَهُ كَفَص