شبهه سوم: كنار این قبور چنان به دعا، تضرع، استغاثه و خشوع می‌پردازند كه مانندش در نماز جماعت از آنان دیده نشده است، چنان‌كه در نماز فرادایی كه در خانه‌ها می‌خوانند، دیده نشده است، گرچه بیشترشان نماز نمی‌خوانند. پاسخ: بی‌تردید، دعا و تضرع و استغاثه و خشوعی كه او از شیعیان دیده یا شنیده است، تنها برای خدا و در درگاه اوست، هرچند زمان یا مكان یا دعایی كه می‌خوانند (مانند دعای كمیل، ندبه و...) در كمیت یا كیفیت این تضرّع و خشوع نقش داشته باشد و اگر مقصود ایشان از تضرع و استغاثه همان گریه‌هایی است كه شیعیان در مشاهد شریف دارند، باید بداند این گریه‌ها گاهی برای تضرع و ابتهال به درگاه خداست كه در آنجا بیشتر شدت می‌یابد و زمانی برای اظهار همدردی و وفاداری با ستمدیدگان و ابراز تنفر از ستم و ستمگرانی است كه در تاریخ، آن ظلم‌ها را به آن ذوات قدسی(علیهم‌السلام) روا داشته یا می‌دارند: گریه‌ای كه در شهرها و منازل خود نیز دارند؛ لیكن ازمنه و امكنهٴ خاص بر شدت آن می‌افزاید. نفی تضرع و استغاثه شیعیان در نماز ـ آن هم نفی مطلق ـ بسی غیرمنصفانه یا ناآگاهانه است، زیرا كم نیستند شیعیانی كه اهل خضوع و خشوع ـ حتی برخی اهل گریه ـ در نماز هستند. افزون بر آنكه نفی خضوع از نمازهای فرادایی كه شیعیان در خانه‌هایشان می‌خوانند، تیر انداختن ناشیانه در تاریكی است. شایسته بود وی می‌گفت كه به خانه چند شیعه رفت و آمد كرده كه آن‌‌ها را بی‌نماز یافته است و نمازگزارانشان اهل خضوع و خشوع نبودند و در چند نماز جماعت شیعیان شركت كرده كه فهمیده است آن‌ها در نماز خضوع و خشوعی ندارند؟ این اتهام‌ها به ویژه تهمت بی‌نمازی به بیشتر شیعیان آن هم از مفسّری كه می‌خواهد با تفسیر قرآن مروّج اخلاق اسلامی باشد و مردم را از تهمت و دیگر گناهان فردی و اجتماعی بازدارد، بسیار بعید و ناپسند است! سخن گفتن و نوشتن آسان است؛ اما اثبات آن به ویژه در دادگاه الهی بسی دشوار.