بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «، عبرتی بزرگ (٢)» روز دوشنبه، ١۴٠١/٠٩/١۴ مناسبت روز: امروز دهم جمادی‌الاولی، سالروز آغاز «جنگ جمل» به‌عنوان یکی از تلخ‌ترین و دردناک‌ترین وقایع روزگار در تاریخ اسلام است، لذا سخن امروز را به این جنگِ عبرت‌آموز، اختصاص می‌دهیم؛ پس از اصرار مسلمانان و بیعت آنها با امیرالمؤمنین (ع)؛ روش حکومت حضرت علی (ع) بر اساس سیره پیامبر (ص) و ایجاد عدالت و تساوی حقوق بیت‌المال برای همه مسلمانان، بر گروهى از صحابه‌ی مستکبر، سخت و ناگوار آمد و در این میان «طلحه» و «زبیر» که خود را برتر از دیگر صحابه پیامبر می‌دانستند و چشم به خلافت مسلمین داشتند، پس از بیعت با امیرالمؤمنین (ع) درخواست حکومت بصره و کوفه را نمودند؛ اما پس از نرسیدن به جاه و مقام مورد نظر، سخت برآشفتند و با عنوان دروغین خون‌خواهیِ خلیفه‌ی سوم، بیعت خود را شکستند و با نیرنگ و سوءاستفاده از جایگاه همسر پیامبر به‌عنوان «اُم‌المؤمنین»، بصره را تصرف کرده و با گمراه ساختن مردم، براى خود بیعت گرفتند و در این وضعیت، سعی و تلاش مضاعف و نامه‌ها و سخنرانی‌های متعدد امیرالمؤمنین (ع) نیز مؤثر واقع نشد و بالاخره لشکریان جمل، اولین جنگ رسمی میان مسلمانان را به راه انداختند؛ در این جنگ عبرت آموز که با شکست لشکر شتر سرخ مویِ «عایشه» و کشته شدن «طلحه» و «زبیر» به پایان رسید، اما مورخین نوشته‌اند که در این جنگِ سخت متأسفانه حدود هجده تا بیست هزار نفر از مسلمانان (در لشکر طرفین) کشته شدند و مسئولیت این ضایعه عظیم، برگردن آتش افروزان جنگ جمل قرار گرفت؛ چنانچه «بلاذری» از برجسته‌ترین تاریخ‌نگاران اهل‌سنت در «انساب الاشراف» آورده: «بعد از جنگ جمل، زنی بر «عایشه» وارد شد و درباره عذابِ زنی که فرزند کوچکش را کشته بود، سؤال کرد؟ عایشه گفت: مسلماً جهنم بر او واجب شده است؛ پس آن زن با اشاره به آیه ۶ سوره احزاب که همسران پیامبر را «اُم‌المؤمنين» نامیده، به عایشه گفت: درباره زنی که باعث قتلِ بیش از بیست هزار نفر از فرزندانش (درجنگ جمل) شده، چه می‌‌گویی؟! (انساب الاشراف، ج ٢، ص ٢۶۶) و همچنین آورده‌اند که بعد از این واقعه شرم‌آور، «عایشه»، بارها و بارها از این اقدام خود، اظهار ندامت و پشیمانی کرد؛ (انساب الاشراف، ج٢، ص ٢۴٩) و هرگاه روز جنگ جمل را به یاد می‌آورد، آرزو می‌کرد و می‌گفت: ای کاش قبل از آن مرده بودم و در آن حادثه حضور نمی‌یافتم. [الفتوح، ج۲، ص۴۸۷.] ✍️ اما باید بدانیم که آنچه گذشت، تنها نقل یک واقعیت تلخ تاریخی نیست، بلکه دانشنامه‌ای زنده و گویا و عبرت‌آموز، برای همه اعصار و دوران‌هاست؛ بی‌شک یکی از نکات آموزنده این واقعه اسفناک این است که متأسفانه اصحاب جمل، فریب عنوان «اُم‌المؤمنين» و سوابق صحابه بزرگی همچون طلحه و زبیر را خوردند و در برابر ولیّ‌زمان خود ایستادند؛ غافل از این‌که در اسلام، حال فعلی افراد، ملاک است نه گذشته و سوابق آنها! چنانچه رهبر فرزانه انقلاب دراین‌باره فرموده‌اند: «امام بارها فرمودند قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال كنونی اشخاص باشد؛ گذشته‌ی اشخاص، مورد توجه نیست... این همان قضاوتی بود كه امیرالمؤمنین (ع) با جناب طلحه و جناب زبیر كردند؛ شما باید بدانید طلحه و زبیر افراد كوچكی نبودند، جناب زبیر سوابقی درخشان دارد كه نظیر آن را كمتر كسی از اصحاب حضرت داشت، حتی بعد از به خلافت رسیدن ابوبكر، در همان روزهای اول، پای منبر خلیفه اول، چند نفر از صحابه، بلند شدند و اظهار مخالفت كردند و گفتند: حق با شما نیست؛ و حق با علی‌بن‌ابیطالب (ع) است! اسم این اشخاص در تاریخ ثبت است (و زبیر یکی از آنهاست)... اما امیرالمؤمنین با اینها چه كردند؟ جنگیدند... یعنی آن سوابق (درخشان، همه) محو و تمام شد؛(چنانچه) بعضی‌ها (نیز) با امام راحل از پاریس در هواپیما بودند و به ایران آمدند؛ اما در زمان امام به خاطر خیانت اعدام شدند؛ بعضی‌ها از دورانی كه امام در نجف بودند و بعد كه به پاریس رفتند، با ایشان ارتباط داشتند، در اول انقلاب هم مورد توجه امام قرار گرفتند؛ اما بعد رفتار و موضع‌گیری‌های این‌ها، موجب شد كه امام آنها را طرد كردند، و از خودشان دور نمودند؛ (زیرا) میزان، وضعی است كه امروز بنده دارم...» (سخنان معظم‌له ۱۳۸۹/۰۳/۱۴) ✍️ در پایان باید بدانیم که تاریخ و حوادث آن، فقط یک بار اتفاق نمی‌افتد، بلکه ممکن است در هر عصری، دوباره تکرار شود و چنانچه غفلت کنیم و حُبّ جاه و مقام و دنیاپرستی در دل ما جای گیرد، شاید جنگ جملِ دیگری در عصر ما نیز رخ دهد‌؛ بنابراین اگر نمی‌خواهیم در لشکر زبیریان قرار گیریم، باید از تاریخ درس گرفته و اطاعت از ولیِّ‌زمان را پیشه‌ی خود سازیم.