4️⃣👈تضمین کافی:
مجله فوق (اشپيگل) در مورد روحيه انگيزه سربازان عراقي و نقطه مقابل آن نيروهاي بسيج ميافزايد:
«سربازان عراقي فاقد انگيزه و روحيه لازم براي جنگيدن هستند و علت آن هم اين است كه پريزيدنت صدام حسين اين روزها محبوبيتي در كشور خود ندارد. تعداد كشته شدگان ارتش عراق هفتاد هزار نفر برآورد ميشود و خانوارهاي آنان از دولت عراق يكصد مارك پول و يك اتومبيل نو دريافت ميكنند ولي آيت الله خميني به بازماندگان كشته شدگان جنگ، پولي نميپردازد و به آنها با اين تضمين تسكين ميدهد كه كشته جنگ شهيد است و ظاهراً همين تضمين كافي است كه اين قدر افراد داوطلب و حتي زنان و كودكان را به جبههي جنگ بكشاند كه براي همه آنها امكان شركت در جنگ وجود نداشته و بايد مدتي در نوبت انتظار بكشند.»
5️⃣👈سه ميليون داوطلب با تجربهي جنگي:
خبرگزاري رويتر نيز با انتشار مطلبي از ضعف و ناتواني ارتش عراق در جنگ تحميلي و برتري ارتش ايران چنين گزارش ميدهد:
اكنون جوانان 18 ساله تا مردان 48 ساله عراقي به خدمت اجباري فراخوانده شدهاند، بعضي از اين افراد حتي طول خدمتشان به ده سال هم ميرسد و هر كسي كه توانايي جسمي دارد بايد به نوعي اجبارا خدمت كند.
رويتر ميافزايد: ارتش عراق با سيستمهاي دفاعي پيچيده و تلويزيونهاي مستقر در سنگرها با قواي ايران كه پراكنده عمل ميكنند و در پي حملات غافلگير كننده هستند، تفاوت دارد. قواي ايران متكي به داوطلبان و شبه نظاميان انقلابي است كه مدت مأموريت در جبههشان سه ماه است اما برخي هرگز جبهه را ترك نميكنند. رويتر در پايان گزارش خود ضمن اذعان به حضور گسترده بسيجيان در دفاع از انقلاب اسلامي مينويسد: در حدود سه ميليون داوطلب بسيجي در ايران وجود دارد كه آموزش ديدهاند و تجربه جنگي دارند، برخي از آنها قبلاً مجروح شدهاند و حتي در مورد حمله سلاح شيميايي قرار گرفتهاند. بسيج محدوديت سني ندارد و رسما جوانان پانزده سال به پايين را نميپذيرد، اما ديده شده است كه برخي شناسنامههاي خود را دست كاري كرده و بدين ترتيب موفق به رفته به جبهه شدهاند.[6]
6️⃣👈پيروزيهاي باورنكردني:
پس از عمليات كربلاي 5 خبرنگار تلويزيون سوئد مشاهدات خود را اينگونه منعكس كرد:
ما شاهد پيشروي نيروهاي ايراني در منطقه شلمچه و تصرف خطوط دفاعي عراق توسط ايران بوديم. فتح اين استحكامات براي من باور نكردني بود.
رابرت فيسك خبرنگار روزنامه تايمز لندن نيز درگزارش خود اينگونه نوشت:
پاسداران و بسيجيان رفتاري بيباكانه داشتند و با آنكه گلولههاي توپ از هر سو پرتاب ميشد، آنها حتي گاهي كلاههاي خود را نيز بر سر نميگذاشتند و از صداي انفجارها ميخنديدند. اين جوانان بيش از آنكه بيباك باشند بيخيالند و اين آنها را بيمانند ميكند....
آرگون بالچي نويسنده جنگي روزنامه حريت تركيه نيز نوشت:
نيروهاي پياده ايران با بهره گيري از روحيه بالايي كه دارند از رويارويي با نيروهاي ارتيش عراق ترسي ندارند و با كمين بر سر راه تانكهاي عراق آنها را منهدم ميسازند.
و بالاخره روزنامه انگليسي گاردين در ترايخ 3/5/61 در توصيف ارتش بيست ميليوني (از روي خشم و كينه) چنين نوشت:
«جوانان ايراني در حالي كه اسلحه بدست داشتند، بدون آنكه بدانند چگونه بايد از سلاحةاي خود استفاده كنند چشم بسته به ميان آتش توپخانه و مسلسل نيروهاي عراقي ميدويدند.»
آري:
گر مرد رهي ميان خون بايد رفت
توپاي در ره نه و هيچ مپرس
از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
خود، راه گويدت كه چون بايد رفت
در اينجا ذكر اين نكته لازم است كه بعضي از مفسران و تحليل گران غربي كه قدرت درك و فهم نيروي ايمان و فلسفه شهادت را ندارند. گهگاه در نوشتهها و يا گفتههاي خود جان فشانيهاي سپاه اسلام را به نوعي خودكشي كه پس از مغزشوييهاي مستمر به وقوع ميپيوندد تعبير كردهاند امّا بايد به آنها گفته شود:
«گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش»
7️⃣👈كنترل آشوبهاي داخلي:
حضور قدرتمندانه، نيروهاي مردمی در عرصه مقابله با آشوب گران كه منجر به كنترل بحران و تثبيت اقتدار و عزت نظام اسلامي گرديد، تحيّر بيگانگان را نيز برانگيخت و آنان را به چاره جويي براي مهار و كنترل اين بازوي توانمند انقلاب اسلامي واداشت.
توصيههاي راديو آمريكا به فعالان جنبش دانشجويي كشور براي در نظر گرفتن نقش بسيج در تحركات خود قابل توجه است. راديو آمريكا د رمورخه 2/6/78 با اين ادعا كه با نزديكي مهرماه و گشايش دانشگاهها و مدارس، نهضت دانشجويي در ايران ادامه خواهد داشت از قول يكي از كارشناسان خود ميگويد:
«از جمله نقاط ضعف نهضت دانشجويي ايران، دست كم گرفتن و قرار دادن نيروهاي بسيج كه استقلال ايران واقعاً به مقدار بسيار زيادي منوط به توان و از جان گذشتگي آنها بود در خارج از اردوي خود بود كه بايد هر چه زودتر جبران شود.»
اين راديو همچنان ميافزايد: