3. عزّت نفس حرمت نفس يكي از بهترين نشانه‌هاي سعادت و خوش‌بختي است. هر چه فرد از حرمت نفس خويش فاصله مي‌گيرد و به گونه‌اي خود پنداره منفي پيدا مي‌كند از سعادت فاصله مي‌گيرد. 🔻از مهم‌ترين عواملي كه بر رفتار اجتماعي ما تاثير مي‌گذارد، احساس كفايت و عزت نفس است. هر يك از ما تصوري از خود دارد كه به آن خود پنداره مي‌گويند. آن تركيبي از شناخت‌ها و احساساتي است كه فرد نسبت به خود دارد. البته «عزت نفس» با مفهوم «خود» مساوي نيست. مفهوم «خود» مجموعه‌اي از عقايد فرد در باره خود است كه بيشتر بر مبناي توصيف است تا اينكه بر مبناي قضاوت باشد؛ چرا كه ممكن است بعضي از بخش هاي مقوم خود، خوب يا بد تلقي نشود. وقتي ويژگي هايي كه فرد دارد با ارزش مثبت و منفي مورد قضاوت قرار نگيرد، اين خود را از عزّت نفس جدا مي‌سازد. پس نگاه به خود، در صورتي كه با قضاوت همراه باشد، عزّت نفس مطرح مي‌شود. اگر اين قضاوت مثبت باشد، به عزّت نفس فرد مي‌افزايد. چنان كه منفي باشد، عزّت نفس او را كاهش مي‌دهد. به عنوان مثال، پسر بچه‌اي كه زياد دعوا مي‌كند، چنان كه اين حالت را به عنوان توانايي خود ارزيابي كند و براي آن ارزش مثبت قائل باشد، عزت نفس او افزايش مي‌يابد. ولي چنان كه از اين حالت خود ناخرسند باشد و آن را حالت بدي ارزيابي كند، عزّت نفس او كاهش خواهد يافت.34 خود پنداشت از نظر مفهوم، گسترده‌تر از عزّت نفس است و به شناخت‌هايي كه فرد از خودش دارد، اشاره مي‌كند. 👈عزّت نفس با مشاركت فرد در تعاملات خانواده ارتباط دارد. هر يك از افراد خانواده، وقتي دچار استرس مي‌شوند، توانايي آنها در برقراري ارتباط آشكار با يكديگر، دادن پسخوراند و دريافت آن و حل مشكلات به عزّت نفس جمعي خانواده بستگي دارد. افراد خانواده در مواقع بحراني يا استرس‌زا ممكن است ارتباط با يكديگر را متوقف سازند تا بدين طريق عزّت نفس خويش را حفظ كنند.36 عزّت و نفوذ ناپذيري اثر ارزشمند قناعت است. فردي كه به آنچه دارد، قانع نيست، همواره در صدد است كه كمبودهاي مادّي خود را بر طرف سازد و چون تأمين اين نيازها در موارد زيادي مستلزم در خواست از ديگران است و از سوي ديگر، اين كمبودها بي انتها مي‏باشد، نيل به آنچه كه فرد در اختيار ندارد، مستلزم ابراز نياز مداوم به ديگران است. اين همان چيزي است كه عزّت و نفوذ ناپذيري فرد را به شدّت به خطر مي‏اندازد. از اين رو، در روايات بسياري قناعت موجب عزّت دانسته شده است. «عن اميرالمؤمنين(ع): من تجلبب الصبر والقناعة عزّ و نبل؛ هر كس لباس صبر و قناعت بر تن كند، عزيز و با فضيلت مي‏شود».38 در روايت ديگري حضرت مي‏فرمايند: «القناعة تؤدي الي العزّ؛ قناعت به عزّت منتهي مي‏شود». بعضي از روايات حتي از اين مرحله نيز فراتر رفته و قناعت را پايدارترين نوع عزت برشمرده‏اند: «القناعة ابقي عزّ؛ پايدارترين عزت قناعت است». از اين‌رو، وقتي به امام باقر(ع) گفته شد: «عظيم‏ترين انسان‏ها كيست؟ حضرت فرمودند:مَنْ لم‏يبال الدنيا في يد من كانت؛كسي كه توجه نداشته باشد به اين كه دنيا در دست كيست». روشن است كه عزّت مهم‏ترين سرمايه زندگي مشترك است. با وجود آن، مي‏توان بسياري از كمبودهاي زندگي را ناديده گرفت و زمينه آرامش و سازگاري خانوادگي را فراهم ساخت. بي‌نيازي و عزّت انسان در احساس اوست. چه بسيار افرادي كه با همه سرمايه‌اي كه دارند، روحيه گدايي بر آنها حاكم است. فيض كاشاني از وجود پيامبر(ص) اكرم(ص) نقل مي‌كند كه حضرت ‌فرمود: «بي‌نيازي به فراواني ثروت نيست، بلكه به روحيه بي‌نيازي است». رهايي از اسارت نفس به قناعت وابسته است. كسي كه قناعت پيشه نسازد، به اسارت نفس گرفتار مي‌شود و عزّت خود را از دست مي‌دهد. علي(ع) مي‌فرمايد: «الحريص عبد المطامع؛ حريص بنده هواهاي نفساني است»