↩️
تاريخ قصه نیست
♦️عبرت ماجراى امام حسین این است كه انسان فكر كند در تاریخ و جامعه ى اسلامى؛ ... چه حادثه اى اتّفاق افتاده و چه میكروبى وارد كالبد این جامعه شده است كه بعد از گذشت نیم قرن از وفات پیامبر و بیست سال از شهادت امیرالمؤمنین ، در همین جامعه و بین همین مردم، كسى مثل حسین بن على را با آن وضع به شهادت مى رسانند؟!
♦️چه اتّفاقى افتاد و چطور چنین واقعه اى ممكن است رخ دهد؟ آن هم نه یك پسر بى نام و نشان؛ بل كودكى كه پیامبر اكرم ، او را در آغوش خود مى گرفت، با او روى منبر مى رفت و براى مردم صحبت مى كرد. او پسرى بود كه پیامبر درباره اش فرمود:
حسین منی و انا من حسین
َ
♦️رابطه ى بین این پدر و پسر، این گونه مستحكم بوده است. آن پسرى كه در زمان حكومت امیرالمؤمنین ، یكى از اركان حكومت در جنگ و صلح بود و در سیاست مثل خورشیدى مى درخشید.
آن وقت، كار آن جامعه به جایى برسد كه همین انسان بارز و فرزند پیامبر ، با آن عمل و تقوا و شخصیت فاخر و عزّت و با آن حلقه ى درس در مدینه و آن همه اصحاب و یاران علاقه مند و ارادتمند و آن همه شیعیان در نقاط مختلف دنیاى اسلام را، با آن وضعیت فجیع محاصره كنند و تشنه نگه دارند وبكشند و نه فقط خودش، بلكه همه ى مردانش و حتّى بچه ى شش ماهه را قتل عام كنند و بعد هم زن و بچه ى این ها را مثل اسراى جنگى اسیر كنند و شهر به شهر بگردانند.
♦️قضیه چیست و چه اتّفاقى افتاده بود؟ این، آن عبرت است. ....
یكى از مسائلى كه عامل اصلى چنین قضیه اى شد، این بود كه رواج دنیاطلبى و فساد و فحشا، غیرت دینى و حسّاسیتِ مسؤولیت ایمانى را گرفت.
📚واجب فراموش شده ص 18
https://eitaa.com/fatemi5/3576