يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ (57) این سوره در مورد قرآن است و خدا همه ی مردم را مورد خطاب قرار داده است. خدا می فرماید: ای مردم، برای شما کتابی( قرآن چهار ویژگی دارد) فرستادیم که موعظه یا نصیحت است. انسان به نصیحت نیاز دارد. گاهی انسان موعظه را در قالب شعر یا داستان می پذیرد. پیامبر فرمود: بلیغ ترین و رساترین موعظه، قرآن است زیرا خداوند خودش واعظ است و کتابش هم موعظه است. به فرض فردی کافر است ولی می تواند به حرف های قرآن گوش بدهد که می فرماید: همدیگر را مسخره نکنید، پشت سرهم حرف نزنید، سوء ظن نداشته باشید و.. . اینها حرف های خوبی است و واقعا موعظه است. یکی از مردم مدینه برای کمک به خانواده اش به سراغ یکی از مکیان آمده بود. این فرد گفت که امسال نمی توانیم به شما کمک کنیم زیرا گرفتار شده ایم. فردی آمده است که ادعای پیامبری می کند و مشکلاتی برای ما بوجود آورده است. الان که مسجدالحرام می روی حرف های او را گوش نده و در گوش هایت پنبه بگذار. این فرد در گوشش پنبه گذاشت و اعمال حج را انجام داد. او دید فردی دارد صحبت می کند (این فرد پیامبر بود که آیات 51 سوره انعام را می خواند)بنابراین پنبه ها را از گوشش درآورد و وقتی به این آیات گوش کرد، دید که حرف های خوبی است. در اول اسلام مشرکین مردم را از گوش کردن به قرآن منع می کردند. زیرا می دانستند شنیدن این آیات روی مردم اثر دارد و می گفتند که وقتی پیامبر قرآن می خواند سر و صدا ایجاد کنید. در ادامه ی آیه می فرماید: اگر شما به موعظه قرآن گوش بدهید، بیماری درونی شما را شفا می دهد مثل حسد، کبر، غضب، کینه. پس اول قرآن را می شنویم و بعد پالایش می شویم و شفا می گیریم. و در ادامه آیه می فرماید: هدایت می شوید یعنی بعد خوب می شوید. در ادامه آیه می فرماید: خدا به شما رحمت می کند. پس قرآن چهار ویژگی دارد: موعظه، شفا، هدایت و رحمت برای مومنین است. زیرا کسی که قرآن را فرستاده است واعظ، شافی، هادی و رحیم است. پس این صلاحیت های چهارگانه در این کتاب وجود دارد. ممکن است که عده ای بگویند که قرآن چهارده قرن پیش نازل شده است و برای آن زمان کاربرد داشته است و الان کاربردی ندارد. امام صادق(ع) می فرماید: قرآن برای یک زمان یا یک گروه نیست. قرآن در هر زمانی جدید است. هر قوم و گروهی از قرآن بهره ای دارد. مثلا شما نمی توانید به معلم شیمی بگویید که فرمول آب برای گذشته است و الان دیگر کاربردی ندارد. اصول اخلاق و رشد زمانبردار نیست. کسانی که این ایراد را بر قرآن می گیرند بر کتاب حافظ ایراد نمی کنند. با اینکه کتاب حافظ از قرآن الهام گرفته است. و هنوز هم حافظ را می خوانند. مسئله انرژی در کتاب های ابتدایی وجود دارد ولی همین مسئله ی انرژی در کتاب های دانشگاهی هم وجود دارد آیا سطح این دو بحث است ؟خیر. هر سطحی به فهم طرف بستگی دارد. امام حسین (ع) می فرماید: قرآن چهار سطح دارد: عبارات، اشارات، نکته های لطیف و حقایق. عبارات قرآن برای عموم است. (فهم ابتدایی قرآن برای همه ی مردم است)،اشارات قرآن برای خواص است، لطایف برای اولیاء است.( امام صادق (ع) پس از صرف غذا از خدا و پیامبر تشکر کرد. فردی به امام گفت که تشکر از پیامبر شرک است. امام فرمود: در قرآن داریم که خدا و پیامبر شما را بی نیاز کرده است. این فرد گفت که گویا من این آیات را نشنیده بودم. پس گاهی اولیاء از قرآن نکاتی را برداشت می کنند که دیگران متوجه آن نشده اند. در قرآن آیاتی داریم که احکام در آن است و آیاتی هستند که ظاهرا در آن احکام وجود ندارد ولی امام حکمی از آن آیات برداشت می کنند. وقتی در روز عید غدیر آیه کامل شدن دین آمد ابن عباس گریه می کرد و می گفت که این آیه می رساند که امسال پایان عمر پیامبر است. این اشاره و لطایف است) و حقایق برای انبیاء است. قرآن کریم سطوحی دارد و به درد همه می خورد. این موعظه، شفا و رحمت برای همه وجود دارد ولی هر کس به اندازه ی ظرفیتش از آن بهره می برد. کمترین وظیفه ی ما در مقابل قرآن، گوش کردن به آن است. وقتی قرآن خوانده می شود حتی اگر سواد نداریم باید به آن گوش بدهیم و احترام بگذاریم. پیامبر فرمود: هر کس به خدا مشتاق است حرف خدا را گوش بدهد. مثلا شما برنامه ای را خیلی دوست دارید و تکرار آنرا هم نگاه می کنید یا به پدرتان خیلی احترام می گذارید و حرفش را قطع نمی کنید. شنیدن قرآن در زندگی انسان اثر دارد. خیلی از افراد با شنیدن قرآن تغییر کرده اند. افرادی بوده اند که عربی نمی دانستند اما با صوت یک قاری تغییر کرده اند. نورانیت کلام و جذابیتی که کلام قرآن دارد، باعث تغییر در انسان می شود. ما نباید همه ی برنامه های تلویزیون را تماشا کنیم و هنگام خواندن قرآن آنرا خاموش کنیم به این بهانه که تلویزیون خنک بشود. خانم ها معمولا ختم ی