‏در سکرات خواب صدای نرم زوزه‌یی در گوشم است؛ ذهنم می‌گوید: پهپادهای اسرائیلی است که بالای شهر می‌چرخند. دی‌شب حسن هم‌این را می‌گفت. صدا اما نمی‌رود و کش می‌یابد و در سوریه این که می‌شد پشت سرش انتحاری به خاک‌ریز می‌زد. از خواب می‌پرم. صدای پنکه‌یی است که گوشه‌ی اتاق کار می‌کند...