صبح اربعین، در نقطهی چاووش
از حدیثهایی که در بارهی زیارت پیادهی حضرت حسین به ما رسیده است این طور بر میآید که کاملترین مسیر پیادهروی از در خانهی هر زائر است؛ پیاده از خانه.
عبارت منزل که در این حدیثها مکرر آمده است در کاملترین مصداق همآن خانههای سکونت ما است تا برسیم به منزلهای موقت در مسیر زیارت تا خانهی پدری همهی ما که کوفه/نجف است.
بازخوانی سنت پیادهروی به عتبات در عراق هم نمایای هماین است که روی یک واروندرخت طولانی از جنوب و شرق و شمال، زائرها از خانهها شروع میکنند و در مسیر به هم میپیوندند و در شریانهایی عمیق، گاه از مبدأ ساحل خلیج فارس یا مرز ایران، به حرمهای مطهر میرسند.
این پیاده از خانه و این پیادهروی عمیق ماهیتی است که چه در مناسک اربعین و چه در روزها و شبهای زیارتی دیگر کمابیش به مقصد کربلاء و نجف و کاظمیه و سامراء با آن مواجه هستیم.
یعنی در عراق جدای از اربعین و نیمهی شعبان و عرفه حتا در شبهای جمعهی معمول نیز باز عدهیی از زائران هستند که از شمال و جنوب و شرق خود را پیاده به شب زیارتی حضرت حسین در کربلاء میرسانند.
با این همه، به خصوص در مسیرهای عمیق پیادهروی مانند فاو در جنوب و عماره در شرق و بغداد در شمال همهی زائرها همهی مسیر را پیاده طی نمیکنند و بناء به محدودیت ممکن است نصف روز یا یک ساعت از خانه پیاده بروند و پس آن گاه سواره ادامه دهند و یا حتا به خانه برگردند.
این پیادهروی قاصر و مختصر چارهی همآن جریانی است که در ایران جاماندهها خوانده میشوند. یعنی شروع پیادهروی از خانه و انجام زیارت در لبهی بیرونی شهر و روستا رو به عتبات و بازگشت به خانه.
در سنت تاریخی زیارت در ایران ما مواجه با نقاطی در خروجی شهر و روستا به طرف عتبات عراق بودهییم که برای زائران پیاده و سواره چاووش میخواندهاند و بدرقهشان میکردهاند. نقطهی چاووش همآن جایی است که میتواند نهایت پیادهروی قاصر جاماندهها باشد، اگر چه برخی مانند مرحوم علیاکبر ابوترابی سالها پیش تا نقطهی چاووش ایران در صفر مرز هم میرفتهاند و در مرز خسروی زیارت عرفه میخواندهاند.
زائران پیادهیی که پیوسته و کامل تا کربلاء میروند تنها در نقطهی چاووش نفسی تازه میکنند و بدرقه میشوند و سپس به جادهی عتبات میزنند، زائرهای قاصر و گسسته و جامانده اما از خانه تا نقطهی چاووش پیاده میروند و از همآن جا زیارت میکنند و پرچمشان را میکوبند و سلام میدهند و باز میگردند.
نقطهی چاووش آخرین نقطهی شهر و روستا به طرف عتبات است و طبیعی است که روی مسیر پیادهروی کامل به کربلاء قرار میگیرد. در پیادهروی پیوسته البته ممکن است ما تا حائر حسینی برسیم و یا ناگزیر باشیم در فاصلهی کوتاه یا بلند از آن زیارت کنیم و برگردیم.
واقعیت همهگیری امسال و جاماندهگی دیگر سالها کار را به این جا رسانده است که پای همهی ما به پیادهروی اربعین در عراق نمیرسد. چاره، دست انداختن به پیادهروی قاصر از خانه تا نقطهی چاووش شهر و روستا در صبح اربعین است؛ ما لا یدرک کله، لا یترک کله.
نقطهی چاووش یک آستانه است؛ آستانهی رهایش. نخستین نقطهی چاووش که میتوان چاووش خواند و پرچم کوبید و زیارت خواند و شده یک قدم به سمت عتبات پیاده رفت و سلام داد همآن آستانهی در خانهی ما است.
آخرین نقطهی چاووش حرم حضرت عباس است که از آن جا به حرم حضرت حسین چاووش میکنیم و آخرین پیادهروی را در بینالحرمین میرویم. میان این دو نقطهی چاووش روستا و شهر است که جایی است که دیوارهای روستا و شهر تمام میشود و جادهی عتبات شروع میشود تا برسیم به نقطهی چاووش کشور که همآن منفذ مرزی است.
اسلوب کار هماین است که صبح اربعین و پس از آن صبحهای جمعه تا برسیم به نیمهی شعبان و عید غدیر و روز عرفه، از خانه به نقطهی چاووش شهر و روستا پیاده برویم و زیارت بخوانیم و سلام بدهیم و بازگردیم تا برسیم به نهال کاشتن و تابلو زدن و مسجد ساختن در این نقطه.
جاگزین کردن بردار معهود اربعین از مبدأ جای بردار معمول اربعین از مقصد، که پیادهروی اربعین را همآن بازهی کوتاه پایانی نجف-کربلاء میبیند، باعث میشود تا مناسک پیادهروی اربعین با هیچ اتفاقی در عراق یا ایران تعطیل نشود و شده در نقطهی چاووش آستانهی خانه یا لبهی شهر این شعائر تعظیم شود.
هر چه بشود، پیادهروی در روزها و شبهای زیارت حضرت حسین را نباید ترک کرد اگر چه به یک گام از در خانه...