آقا! تولدتان مبارک🌹
یابن الحسن! با همه ی نقص هایمان اجازه دهید چند کلامی با شما صحبت کنیم.
یوسف زهرا! سلام.
شفای پهلوی شکسته! سلام.
سامان قلب زینب! سلام
منتقم خون حسین! سلام
نیمه شعبان است؛ آقا جان تولدتان مبارک.
▫️چقدر در این روزهای غیبت، یابن الحسن خوش آمدی یابن الحسن خوش آمدی گفتن، بر زبان سنگین است.
▫️نمی دانم این روزها در چه حالی هستید و کجایید... ابرضوی، ام ذی طوی...
نمی دانم دلتان کجای این عالم بی سر و سامان است...
به نظر در این روزها و شب ها بیشتر در کوچه پس کوچه های غزه باشید...سر سفره ی خالی کودکان غزه...
بگذریم ایام ولادت است، کام را تلخ نکنیم ولی آقا جان!
عظم البلا تاکی؟!
آسمان و زمین به تنگ آمده اند؟
وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ تا کی؟
فرمودند: منتظران! ظهور نزدیک است.
آفتاب فاطمه!
نمی دانستیم تفسیر تواصوا بالصبر آنقدر جانکاه است.
غافلان دوستان تو را طعنه می زنند.
دشمنان با خنده می پرسند پس آقایتان کو؟
دوستان با گریه می گویند آمد یا نیامد؟
بگذریم...میدانم قصه اینجاست که ما بی تاب تو نشدیم!
صبح را با عهد تو شروع نکردیم!
جمعه ها را با ندبه ی تو آغاز نکردیم!
بله چند صباحی لبانم را باز کردم و《عزیز علیَّ ان اری الخلقَ و لا تری》گفتم!
گفتم:《برایم سخت است که همه خلق را ببینم و تو را نبینم!》 اما تو خود شاهدی که برایم چندان هم سخت نمی گذشت!
وَ لا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوی گفتم
برایم سخت است که صدایی از تو نشنوم ولی خودمانیم، نشنیدن صدایت، چندان هم بر گوش های من گران نیامد...همان گوش هایی که ولایغتب بعضکم بعضا کلام الله را هم نشنیده گرفت...
متی ترانا و نراک را با چه حالی گفتم؟
عجل لولیک الفرج" هم که بی تعارف، انگار فقط لغلغه زبانم شده است.
آقا حلالمان کن؛ در پی یار نبودیم.
آقا جان! ببخش که معنی عظم البلا را نفهمیدم.
می دانم! خون دلها از سرهای بر نیزه رفته نیست؛
از حیای بر باد رفته است.
از غیرت به تاراج رفته است.
از معروف های فراموش شده است.
از دین دگرگون شده است.
آقا جان حلالمان کن؛ امانت دار خوبی نبودیم.
نه اشتیاقی، نه اضطراری، نه سحری،نه خلوتی.
آنقدر با اسباب بازی ها سرمان را گرم کردند که با ندیدنت کنار آمدیم.
آنقدر همه جا را رنگی کردند تا رنگ شما را نگیریم.
مشغول سفره آراییمان کردند تا آرایش سفره های خالی را نبینیم.
ما را در تنوع بازار رها کردند تا زار زده ها را رها کنیم...
انقدر صدای طبل و دغل را بالا بردند تا ناله های ستمدیده ها را نشنویم.
سحر خیز مدینه! تو بیدارمان کن.
حکیم زمانه در شرح حدیث افضل الاعمال می گفت: انتظار فرج یک عمل است؛بی عملی نیست.
آری! مگر می شود در صراط مستقیم نباشی و یابن الصراط المستقیم بگویی!
شوق باشد، تا عمود سلام راهی نیست!
شیخ طوسی و شیخ صدوق نوشتند: ابن مهزیار به شوق دیدن رخ یار ۲۰ بار به سفر حج رفت تا وصال حاصل شد.
یعنی اگر می خواهی مه را زیارت کنی باید مه زیار شوی.در سفر یا در خانه فرق نمی کند؛باید رهسپار شوی.
مولای مهربان!می دانیم کم کاری کردیم.می دانیم فرزندان خوبی نبودیم.می دانیم چشم و دل به هر بیراهی باز کردیم؛ولی ما را از خودت دور نکن.بدردت می خوریم!
گفتند: آنچه که خار آید روزی به کار آید.
مهدی جان(عج)! درست است که سرباز خوبی نبودیم ولی لشگر سیاه که می خواهی!
آفتاب فاطمه! با همه بدی ها، دوستت داریم.به ظهورت امید فراوان داریم.
در خیل " انهم یرونه بعیدا" نیستیم از جمله، نراه قریبا " هستیم...
یابن الحسن!
تو که دلداده زهرا هستی، برای شفای پهلوی مادر.
تو که به روضه زینب(س)حساسی؛ برای سامان قلب زینب.
اصلا آقا جان! به خاطر ما نه؛ به خاطر بچه های غزه بیا...
ماه به نیمه رسید و قمر، کامل شد، کاش روزی بگویند: جان به لب رسید و فرج، حاصل شد...🌱
کانال فتح روایت
@fathe_revayat