مخصوص این ایام سلام من به مادری، كه در میان بستر است  فضای خانه اش پر از، دعا و دیده تر است  سلام من به مادری، كه حاجتش شهادت است  به دل نوا، به لب دعا، نگاه او سوی در است  سلام من به مادری، كه پهلویش شكسته است  دلش ولی شكسته تر ز گفته های حیدر است  سلام من به مادری، كه لاله های بسترش  نشان ز تازیانه ها بهانه های دختر است چه مادری، چه دختری، چه بستر و مریضه ای  چه پهلویی، چه بازویی، چه غنچه ای كه پر پر است  هنوز خون تازه از، جناق سینه می رود  هنوز جای سیلیِ نشسته روی كوثر است  نماز او نشسته و قنوت او شكن شكن  صدای او خسته و پر از پ مضطر است  هنوز بیت وحی حق، سرای دود و آتش است  چه كلبه ی محقری، كه خانه پیمبر است  علی نظاره می كند، حسن اشاره می كند  كه صورت حسین او به زیر پای مادر است دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی