۱۳- در (ج۴/ص۳۱۶ تا ۳۱۹) به تبع سه شرط را در معتبر دانسته و می‌فرماید: 🔷️🔸️ شرط اول: اجتماع زمانِ یقین‌ و شکّ‌ مکلّف تفاوتی نمی‌کند که هر کدام از یقین و شکّ زودتر از دیگری در ذهن مکلف ایجاد شود یا دیرتر و یا هم‌زمان. این در حالی است که در () حتماً زمان شکّ باید متاخّر از زمان یقین باشد. 🔷️🔸️ شرط دوم: تقدّم زمان متیقّن بر زمان مشکوک 🔷️🔸️ شرط سوم: فعلیّت‌داشتنِ شکّ و یقین در توضیح این شرط سوم، دو نکته‌ی دقیق و فنّی را یادآور می‌شود: 🔸️ نکته‌ی اول: همه‌ی الفاظ و عناوین موجود در کتاب و سنّت ظهور در فعلیّت دارد؛ یعنی دلالت بر اوصاف و عناوین تقدیری و فرضی و اگری نمی‌کند. 🔸️ نکته‌ی دوم: منجِّزیت و معذِّریتِ -چه در و چه در - تنها در صورتی مترتّب می‌شود که مکلّف به حکم ظاهری و موضوعش علم و توجّه داشته باشد؛ از این رو، و بدون علم و آگاهی نسبت به حجّیتِ آن‌ها نه منجزِّیتی دارند و نه معذِّریتی؛ زیرا روشن است که تا مکلّف علم به حجّیّت یا حجّیّت نداشته باشد منجِّزیت و معذِّریتی برای آن قابل تصویر نیست. بر خلاف که فعلیّتِ آن منوط به وجود خارجی موضوعش بوده و جهل و علم مکلّف هیچ شانی در فعلیّت آن ندارد؛ زیرا گاه مجرّدِ فعلیّتِ حکمِ واقعی دارای آثاری است، اگر چه روشن است حکم واقعی‌ای که به مکلف نرسیده است هیچ بعث و تحریکی نداشته و مکلف به خاطر مخالفتِ با آن، عقوبت و عذاب نمی‌شود. ✴️@fegh_osoul_rafiee