💢 گذر از چیستی به چرائی 💢 ضرورت "درس رسمی" شدن فلسفه در حوزه ✍ مهدی شجریان مطالعه احوالات گذشتگان از سوئی و تجربه‌های شخصی در مواجهه با مخاطبان از سوئی دیگر، تغییر ماهیت سوال‌های دینی مردم را نشان می‌دهد و خبر از یک گردش بنیادین در این حوزه دارد. محور سوال‌ها هر چه جلوتر می‌رویم از «چیستی» به «چرائی» در حال تغییر است. آنچه دیروز در کانون توجه عموم مردم، حتی اقشار تحصیل کرده بود، پرسش از چیستی «وظایف شرعی»، چیستی «فعل اخلاقی» و چیستی «باورهای اعتقادی» بود و پاسخ‌های ما مقدمه‌ای بود برای التزام عملی و قلبی مردم، بدون کمترین چالش نظری. امروز اما وضعیت متفاوت شده است. سوالات مردم، حتی اقشار عمومی با تحصیلات آکادمیک کمتر، محوریت دیگری یافته است و عمدتا حول چرائی «وظیفه شرعی»، چرائی «فعل اخلاقی و غیراخلاقی» و چرائی «باور اعتقادی» است. در این مجال نمی‌خواهم علت این تحول را واکاوی کنم یا از بایستگی یا نابایستگی این چرخش سخن بگویم، بلکه نکاتی در شرایط فعلی به ذهنم مرور می‌کند که شاید برای طلبه امروز در مقام مواجهه با این دست مخاطب‌ها، خالی از فایده نباشد: ۱. تقویت روحیه تعبد مردم در «دستورات فقهی فردی» و «مناسک عبادی»، امری ضروری است. نباید ذائقه مردم در این خصوص را عقلی کرد. حکمت عقلی تراشیدن برای نماز و روزه و حج و ... مخاطب امروز را اقناع نمی‌کند. در باب این مسائل - که جنبه ثانوی دارند و متاخر از مسائل اعتقادی هستند - رجوع به آتوریته و التزام تعبدی به آن، عین تعقل است؛ اما متاسفانه برخی از ما طلاب به دنبال حل و فصل عقلی و برهانی این مسائل هستیم و طرفه آنکه در مسائل بعدی ـ که عقل در آن‌ها نقش محوری دارد ـ کمتر همراه عقلیم! ۲. بر خلاف مناسک عبادی و دستورات فردی فقهی، «فقه سیاسی و اجتماعی»، به فراخور پیدایی موضوعات مستحدثه و شکل گیری ساختارهای پیچیده و نوین در حیات اجتماعی، نیازمند اقناع اندیشه بیشتر و بهره‌گیری وافر از ظرفیت عقل است. عقل به عنوان یکی از چهار دلیل استنباط احکام فقهی، در تاریخ فقه ما کمتر مورد عنایت قرار گرفته است و امروزه در متن این تحول بنیادین، بیش از هر روز دیگری نیازمند به فعلیت رساندن ظرفیت‌های بالقوه عقل در این حوزه هستیم. ۳. در «مسائل اخلاقی» و «مسائل اعتقادی» اما، نیازمندی امروز ما به تلاش عقلی بسیار بیشتر است. طیف پربسامد مکاتب فلسفی در حوزه متافیزیک و فلسفه اخلاق و نیز مکاتب معرفت‌شناسی مختلف، رقبای جدی امروز ما هستند. اگر پرسشگر از چرائی را قانع نکنیم، به سمت یکی از این رقبا سُر می‌خورد و سَر سفره کانت، هیوم، راسل و امثالهم خواهد نشست. اگر عقل مستقل را در عداد راه‌های پاسخگویی به مسائل بنیادینِ «فقه اجتماعی»، «اصول اخلاق» و «باورهای اعتقادی» قرار ندهیم و به استظهار از کتاب و سنت بسنده کنیم، در این میدان رقابت، خواهیم باخت. باید رقبا را خوب بخوانیم و بشناسیم و با روش مناسب توان مواجهه با آن‌ها را کسب کنیم و این همه بدون تلاش عقلی و فلسفی و با فقه و اصول خواندن به تنهایی، میسر نمی‌شود. ۴. دفاع از فلسفه یعنی دفاع از روش فلسفی نه لزوما آراء فیلسوفان. آراء فیلسوفان مانند یافته های علمی هر بشر دیگری حتی فقیهان و متکلمان و ... باید محل نقض و ابرام قرار گیرد تا درخت علم میوه‌های بیشتری نثار کند. اما در این میان دفاع از روش فلسفی به معنای «معتبر شمردن عقل مستقل» در شناخت مسائل دینی، از بایسته‌ترین نیازهای امروز ما است. خلاصه اینکه بدون بهره گیری از عقل مستقل و روش فلسفی، توان مصاف با سوالات امروز مخاطبان خود با محوریت "چرائی" را نخواهیم داشت. دریغ که با این همه، هنوز در حوزه ما فلسفه درس جنبی است و در انگاره برخی اگر کفر و الحاد نباشد، دست کم لغو و بی فایده است! _ کانال استاد مهدی شجریان (مدرس حوزه و دانشگاه): @M_Shajarian@feghheakbar