🔹 من زنده‌ام و آزاد! 🔹 یکی از کتاب‌های خواندنی و پرتیراژ دفاع مقدّس، کتابی است به نام «من زنده‌ام». نویسنده و راوی کتاب هم خانم معصومه آباد است که خاطرات دوران پر فراز و نشیب اسارتش را با قلمی شیوا و روان روی کاغذ آورده. «من زنده‌ام» از جمله کتاب‌هایی است که مقام معظّم رهبری(حفظه‌ اللّه) بر آن تقریظ زده‌اند. حضرت آقا در بخشی از تقریظ خود بر این کتاب نوشته‌اند: «کتاب را با احساس دوگانۀ اندوه و افتخار و گاه از پشت پردۀ اشک خواندم ... این نیز از نوشته‌هایی است که ترجمه‌اش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب، به ویژه نویسندۀ و راوی هنرمند آن سلام می‌فرستم.» اینها تعابیری است که فرد کتاب‌خوان و کتاب‌شناسی مثل مقام معظّم رهبری(حفظه اللّه) در مورد این کتاب دارند. این کتاب ظاهراً تاکنون بالای ۲۰۰ بار تجدید چاپ شده است! نویسنده، در مقدّمۀ کتابش از شهیدی نام می‌برد به نام «محمّد صابری». شهیدی که در زندان‌های بعثی آن قدر از دماغش خون رفت تا در آغوش رفقایش به شهادت رسید. راوی کتاب نقل می‌کند وقتی ایشان به شهادت رسید، کیسۀ انفرادی او را باز کردند و یک وصیّت‌نامۀ کوچک یافتند. وصیّت‌نامه‌ای که کوچک بود؛ امّا دنیایی از حرف داشت. وصیّت‌نامه‌ای که کوچک بود؛ امّا بوی غرور و عزّت می‌داد. یک جمله بیشتر نبود؛ امّا فلسفۀ دفاع مقدّس را از قلب زندان‌های بعثی به عالم مخابره می‌کرد: «اسارت در راه عقیده، عین آزادی است.» @fekreshanbe