✔️ کرونا و چارچوب های معرفتی تسلط بر اذهان و تلاش برای کسب آن در مغرب زمین و بسط آن به شرق عالم، اگر چه ابعاد و لایه های پنهانی از هستی و انسان و جامعه را برای ما گشود، اما با تقلیل ذهن و نبوغ انسان به معرفت علمی بشر را مشغول خود کرد تا بدین وسیله هم تسلط مطلق خود را بی رقیب استمرار بخشد و هم بر دامنه نفوذش بیفزاید . علم مدرن با ادعای شناخت عالم و راه حل برای مشکلات طبیعی و انسانی، پا به میدان گذاشت و خود را تثبیت کرد، تا جایی که اگر در مساله ای حضور نداشت یا سکوت اقامه می کرد، سر به لاک نا امیدی فرو برده و قبل از بلا هلاک می شد. در یکسال اخیر از جنس همین مقولات است که علم مدرن از حل آن عاجز بوده است و شاید برای نسل ما اولین بار باشد، که ناتوانی علم و انسان مدرن را در عمل و خارج از کتاب ها مشاهده می کنیم. حتی آمریکا به عنوان مهد تجدد بیشترین تلفات انسانی را در خود جای داده است. اگر چه احتمالا علم مدرن هم در ذاتش شعار خود انتقادی را دارد، اما متاسفانه طرفداران و مریدان این معرفت مانع هر گونه بازاندیشی در متن و روش آن هستند و خصوصا در مورد به رسمیت شناخته شدن سایر معرفت ها عنادی ویژه دارند. به نظر می رسد تفکر علمی و تکنولوژی، مواجهه ما با عالم طبیعت و حتی را در همبستگی مثبتی قرار داده اند، که هرچه از علم ناامیدتر می شویم بر ترس ما افزوده می شود؛ در حالی که گاهی طبیعت در صدد تلنگری بر جماعت بشری است تا به جای خشونت و استیلا بر طبیعت از سر مهر و تعامل برآیند و به بازسازی ارتباط با طبیعت بپردازند . چگونه است که همین که قاتل انسان لقب گرفته است ، دوستدار طبیعت است و محیط زیست و حیات وحش در این مدت تنفسی بی بدیل داشته اند؟ پس چه بسا در سایر گونه های معرفت هم شیوه های تعامل بدیع تر و مناسب تر و هم راه حل های متمایزی برای مواجهه با مسائل طبیعی و انسانی موجود باشد . هیچ منطقی نمی تواند ثابت کند، گفتمان مدرن در سیری تکاملی به این جایگاه مسلط رسیده است و عناصر قدرت و اقتدار در آن تاثیری نداشته است. به هر حال روشنفکری دینی نیازمند تعریفی مجدد از حوزه های معرفتی و باز اندیشی در منابع عظیم تمدنی و فرهنگی است تا راهکارهای بدیل احصا شود. ✍ داود رحیمی سجّاسی 💡فکرنگار @fekrnegar_dr