»»» آیه ی روز : ************** (ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی» دریافت و نصب از https://zenderoid.ir ) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ انفال - ٢٤ اي‌ مؤمنان‌؟ نداي‌ ‌خدا‌ و پيامبر ‌را‌ آن‌گاه‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌به‌ پيامي‌ حياتبخش‌ مي‌خواند، اجابت‌ كنيد، و بدانيد ‌که‌ ‌خدا‌ ميان‌ انسان‌ و دل‌ ‌او‌ حايل‌ مي‌گردد [و همه‌ چيز ‌را‌ مي‌داند] و ‌به‌ حضور ‌او‌ گرد آورده‌ مي‌شويد. ************** نکته ها: حیات، اقسام مختلفى دارد: - حیات گیاهى. «انّ اللّه یحیى الارض بعد موتها» (464) خداوند زمین را زنده مى كند. - حیات حیوانى. «لمحیى الموتى» (465) خداوند مردگان را زنده مى كند. - حیات فكرى. «مَن كان میّتاً فأحییناه» (466) آن كه مرده بود و زنده اش كردیم. - حیات ابدى. «قدّمت لحیاتى» (467) كاش براى زندگیم چیزى از پیش فرستاده بودم. مقصود از حیاتى كه با دعوت انبیا فراهم مى آید، حیات حیوانى نیست، چون بدون دعوت انبیا نیز این نوع حیات وجود دارد، بلكه مقصود حیات فكرى، عقلى ومعنوى، اخلاقى و اجتماعى و بالاخره حیات و زندگى در تمام زمینه ها مى باشد. البتّه ممكن است مراد از دعوت به حیات در اینجا (به دلیل آن كه آیه در كنار آیات جنگ بدر آمده است)، دعوت به جهاد باشد. حیات انسان، در ایمان و عمل صالح است و خداوند و انبیا هم مردم را به همان دعوت كرده اند. «دعاكم لما یحییكم» اطاعت از فرامین آنان رمز رسیدن به زندگى پاك و طیّب است، چنانكه در جاى دیگر مى خوانیم: «مَن عمل صالحاً من ذكر أو أنثى و هو مؤمن فلنحیینّه حیاة طیّبة» (468) و طبق روایات شیعه وسنّى، یكى از مصادیق حیات طیّبه، پذیرش نداى پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در مسأله ى ولایت علىّ بن أبى طالب علیهما السلام و اهل بیت اوست. (469) حایل و فاصله شدن خدا میان انسان و قلبش، نشان دهنده ى حاضر و ناظر بودن خداوند در همه جا و احاطه ى او بر تمام موجودات است و اینكه قدرت و توفیق از اوست. از رگ گردن به ما نزدیك تر است، فعالیّت عقل و روح نیز به دست اوست و اگر لطف او نبود، هرگز انسان به حقّانیّت حقّ و بطلان باطل پى نمى برد. از امام صادق علیه السلام روایت شده است كه یكى از مصادیق حایل بودن خدا بین انسان و دل او، مسأله ى محو و اثبات است؛ محو كفر و اثبات ایمان، محو غفلت و شك و تثبیت تذكّر و یقین. (470) در جاى دیگر فرمودند: خداوند نمى گذارد انسان، باطل را حقّ ببیند. (471) همچنین فرمودند: گاهى انسان با گوش، چشم، زبان و دست خود به چیزى علاقه دارد، ولى اگر آن را انجام دهد، قلبش با آن همراه نیست و مى داند آنچه میل به آن داشته حقّ نیست. (472) و ممكن است حائل شدن، كنایه از مرگ باشد. ----- 464) حدید، 17 465) فصّلت، 39 466) انعام، 122 467) فجر، 24 468) نحل، 97 469) تفسیر فرقان 470) تفسیر فرقان 471) بحار، ج ************** پیام ها: - شرط ایمان واقعى، اجابت كردن دعوت خدا و رسول است. «یا ایها الّذین آمنوا استجیبوا للّه و للرّسول» - دعوت خدا و رسول، داراى حقیقت و هویّتى واحد مى باشد. «دعاكم» و نفرمود: «دعواكم» - حركت در مسیر خدا و انبیا، حیات واقعى است و كناره گیرى از آن، مرگ انسانیّت است. «دعاكم لما یحییكم» - تمام دستورات دینى و فرامین انبیا، حتّى فرمان جنگ و جهاد، مایه ى حیات فرد و جامعه مى باشد. «دعاكم لما یحییكم» - كسى كه به حضور و احاطه خداوند ایمان داشته باشد، از دعوت پیامبران سرپیچى نمى كند. «استجیبوا... یحول بین المرء و قلبه» - تا از دنیا نرفته و فرصت داریم، حقّ را بپذیریم. (بنابراین كه حائل شدن خدا بین انسان و قلبش، كنایه از مرگ باشد). «استجیبوا... یحول بین المرء و قلبه» - نه مؤمن مغرور شود ونه از كافر مأیوس گردید، چون دلها به دست خداست و او مقلّب القلوب است. «یحول بین المرء و قلبه» - جاى هیچ عذرى براى نپذیرفتن توحید و یگانگى خداوند نیست. «یحول بین المرء و قلبه» زیرا توحید، امرى فطرى است. (473) - هر فكر و اندیشه اى كه بر دل انسان بگذرد، خداوند بدان آگاه است. «یحول بین المرء و قلبه» - خداوند از هر چیزى به انسان نزدیك تر است، حتّى از قلب او به خودش. «یحول بین المرء و قلبه» - همه ى ما خواسته یا ناخواسته در قیامت محشور خواهیم شد، پس به رسولان الهى پاسخ مثبت دهیم. «استجیبوا للّه وللرّسول... الیه تحشرون» ----- 473) تفسیر المیزان ************** ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی» دریافت و نصب از https://zenderoid.ir