🔴 بیوتروریسم از کجا به وجود آمد؟ اگر بخواهیم مروری بر تاریخچه عملیات‌های بیوتروریستی داشته باشیم می‌توان گفت این نوع عملیات تروریستی از زمان رم باستان وجود داشته است. به طوری که رومی‌ها برای ایجاد ترس از عفونت در رقیب به سوی آنها مدفوع پرتاب می‌کردند و یا در اردوگاه آنها طاعون را نفوذ می‌دادند به این ترتیب وحشت عمومی باعث شکستن مقاومت حریف می‌شده است. از منظر تاریخی استفاده از سلاح های میکروبی و بیوتروریسم را می‌توان به سه دوره تقسیم بندی نمود. دوران اولیه بیوترورسیم از ۲۰۰ سال قبل از میلا مسیح تا آغاز قرن بیستم است که می‌توان به شیوع عمدی طاعون، آلوده کردن چاه‌های آب با استفاده از نعش و لاشه حیوانات و... در این دوره اشاره نمود. دوره بعدی بیوترویسم را دوران نوین می‌نامند این دوره از سال ۱۹۱۸ آغاز می‌شود. اولین اقدمات را در این دوره کشور ژاپن با راه اندازی یک واحد عملیاتی-تحقیقاتی انجام می‌دهد و بر روی اسیران جنگی آزمایشاتی را انجام میدهد که دست کم ۱۰ هزار نفر طی این تحقیقات و آزمایش ها تلف می‌شوند و با شروع جنگ جهانی دوم حملات میکروبی ژاپن علیه چین آغاز می شود که حدود ۹۴۰۰۰ کشته برجای می‌گذارد. دوره سوم بیوتروریسم دوران کنونی است که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شده است. در این مرحله کشورهای مختلفی به سوی این نوع از تروریسم گرایش پیدا می‌کنند و بر روی سیاه زخم و نحوه انتشار آن تحقیقات گسترده‌ای صورت می‌گیرد. از جمله این کشورها می‌توان آمریکا، انگلستان و دولت رژیم صهیونیستی را نام برد. در این دوره می توان به دهه ۸۰ تا ۹۰ میلادی اشاره کرد که در آن آمریکا این سلاح‌ها را علیه انقلابیون کوبا با شیوع تب خوکی، شوروی از سم مهلکی به نام باران زرد برای مقابله مجاهدین افغان و رژیم صهیونیستی با عامل بیولوژیکی علیه دختران فلسطینی استفاده کردند. پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ این حملات گسترش یافت تا جایی که دولت آمریکا برای مصون سازی خود از این حملات تمهیدات ویژه‌ای در نظر گرفت و بودجه های فراوانی در این زمینه مصوب کرد تا هم جهت مقابله با حملات بیوتروریسمی و هم در جهت توسعه سلاح‌ها بیوتروریسم فعالیت داشته باشد. در مجموع هم اکنون بیش از ۴۰۰ مرکز تحقیقاتی در درجات امنیت بیولوژیک ۳ و ۴ در آمریکا فعال هستند که توانایی تولید عواملی همچون باکتری سیاه زخم و فراورده‌های آن را دارند و بیش از چهارده هزار نفر بر روی تولید چنین عوامل خطرناکی کار می‌کنند که اکثر آن‌ها مربوط به بخش غیردولتی بوده و برای کسب بودجه مجبورند پروژه‌های مد نظر سیاست‌مداران را هرچه که باشد بپذیرند. همانطور که اشاره شد استفاده از سلاح‌های اتمی، شیمیایی و سایر سلاح‌های کشتار جمعی هزینه‌هایی برای دولت ها دارد در حالی که استفاده از عوامل میکروبی و بیو هزینه کمتری دارد و تاحد زیادی قابل پیگرد نمی‌باشد. همچنین قدرت بسیار زیادی که سلاح‌های میکروبی در ایجاد تلفات دارند قابل توجه است به عنوان مثال یک موشک با کلاهک ۳۰۰ کیلوگرمی که گاز اعصاب حمل می کند می تواند ۶۰ تا ۱۰۰ هزار نفر را به کام مرگ بکشاند و همین موشک با یک کلاهک هسته‌ای ۱۲ کیلوتنی می تواند ۲۳ تا ۸۰ هزار نفر را از پا در بیاورد ولی همین موشک کافی است حاوی ۱۰۰ کیلو اسپور سیاه زخم باشد تا بتواند در بهترین حالت ۳ میلیون نفر را بکشد. برای درک بهتر کافی است بدانیم که ۱۵ گرم از سم تولیدی توسط توسط باکتری کلستریدیوم بوتولینوم می‌تواند تمام مردم جهان را به کام مرگ بکشد! علاوه بر این عوامل میکروبی در بین جمعیت هدف یک نوع از بیماری را شیوع می‌دهد که ممکن است عوارض طولانی مدت و به مراقبت‌های گسترده احتیاج داشته باشند. عوامل میکروبی به راحتی قابل انتقال هستند و دولت هدف برای کنترل آن با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد و همین موضوع باعث خواهد شد که نیروها یا مردم با نا امیدی مواجه شوند و عملا ابتکار عمل از دست کشور هدف خارج می‌شود. از طرفی عوامل میکروبی به راحتی قابل شناسایی نیستند و مقابله با آنها زمان‌بر است و تنها نیروی انسانی را هدف قرار می‌دهند. عوامل میکروبی به راحتی قابل توسعه و پیشرفت هستند و هر چقدر هم که کشوری پیشرفته باشد نمی‌تواند در مقابل ویروس‌ها و میکروب های جدید مقابله جدی داشته باشد. اینها دلایلی است که استفاده از بیوتروریسم را توجیه می‌کند و باعث شده که دولت‌ها و گروه‌های تروریستی دولتی و غیر دولتی به آن علاقه نشان دهند. t.me/phdLAW @GhadiriNetwork