گزیده عرایض اینجانب در نشست علمی عملیات روانی در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی به نقل از پایگاه خبری عطنا
بخش
#اول
دکتر قدیری در این نشست با تأکید بر اینکه تکنیکهای عملیات روانی قالبهای ارائه هدفمند اطلاعات است، گفت: این ترفندها و تکنیکها را اگر بخواهیم تشبیه کنیم، همانند آمپول است که فارغ از اینکه محتوای آن چه باشد، به واسطه آن و کارکردی که دارد میتواند آن مطلب، انگارهها، تصورات و محتویات را بهتر و بیشتر به داخل ذهن که ناخودآگاه فرد است، تزریق و منتقل کنند.
چهار عملیات اصلی در بحث انگارهسازی عبارت است از «کوچکنمایی» و «بزرگنمایی» و یک مقدار سختتر از آن یعنی «مثبتنمایی» و «منفینمایی». در پاسخ به این سوال که چگونه انگارهسازی صورت میگیرد، و با چه فرمولی این اتفاق میافتد؟ باید گفت اولا این فرمولها واقعیتهای موجود هستند که آنها را تئوریزه کردهایم؛ یعنی یک واقعیت عینی وجود دارد و ما فقط آن را تبدیل به ادبیات علمی میکنیم که در کل ساحت علوم اجتماعی و علوم انسانی نیز به همین نحو است.
یک واقعیت بیرونی به نام روش و فرمول انگارهسازی وجود دارد و آن اینکه همان طور که حجم یک شیء مادی را طول و عرض و ارتفاعش تشکیل میدهد، ابعاد و حجم یک انگاره و تصویر ذهنی را هم کمیت، کیفیت و رویت میسازد.
وی ادامه داد: کمیت عبارت است از تعداد افرادی که پای یک فرد یا موضوع هستند و ابراز نظر میکنند. کیفیت نیز عبارت از شدت و حدت بیان و ابراز موضع است. رویت ضریبی است که آن کمیت یا کیفیت در رسانهها میگیرد و تعداد مراتبی که توسط افراد مختلف دیده میشود. با توجه به مثال ریاضیای که مطرح کردیم باید گفت که گاهی دستتان از طول کوتاه است و نمیتوانید آن را افزایش دهید و برای افزایش دادن آن عرض یا ارتفاع را افزایش میدهید؛ یعنی کمیت مطلوب را نمیتوانید برای یک موضوع گرد آورید و لذا ضریت رسانهای میدهید تا بیشتر رؤیت شود.
وی سپس افزود: در بین ۸۸ تکنیک در عملیات روانی، بنده معتقدم که دو تکنیک بسیار کاربردیتر از تکنیکهای دیگر است و به وفور استفاده میشود؛ یکی بحث تعمیم و دیگری تقطیع است. تعمیم را در اتفاقات اخیر زیاد میبینیم. مثلا کوچهای در شهری از استانهای کشور شلوغ میشود و شما تیترها را مشاهده میکنید که «دزفول به پاخاست» یا حتی فراتر از آن «قیام خوزستان» یا حتی «قیام ایران». پس در این گونه تیترها و هشتگها ما تعمیم را به شدت میبینیم. تقطیع نیز در موضوعات اخیر و به طور کلی همیشه در عرصه خبر وجود داشته است. اینکه اتفاقی میافتد و از پله دوم ماجرا را روایت میکنند و مثلا در یک کلامی پرسش را نشان نمیدهند و پاسخ را بیان میکنند و کلام را از موضع خودش تحریف مینمایند. در پاسخ به این سوال که تکنیکهای عملیات روانی کجای دانستههای ما را در بحث حوزه ارتباطات و روزنامهنگاری میگیرد، باید گفت چیزی که در ارتباطات میخوانید به عنوان ارزشهای هفتگانه خبری که درست هم هست، آن چیزی است که «باید» باشد. مثلا میگویند خبر هرچقدر ارزشهای خبریاش بالاتر باشد، مهمتر است و هرچقدر مهمتر باشد باید با فونت درشتتر و در جای بالاتری در سایت یا روزنامه قرار گیرد. پس اخبار مهم باید تیتر شود. اما لازم است بدانیم آنچه که «هست» یک ساحت و آن چه که «باید» باشد یک ساحت دیگر است و مثلا میبینید که یک موضوع کوچک را اساسا تیتر میکنند تا بزرگ جلوه دهند. گاهی میگوییم آن چه بزرگ است باید تیتر شود، ولی در عملیات روانی میگویند آن چیزی را که میخواهی بزرگ کنی و اهمیت و ارزش ذاتی ندارد را تبدیل به تیتر کن تا بزرگ جلوه داده شود.
قدیری با اشاره به این که عملیات روانی با احساسات و القاء پیوند دارد، گفت: احساسات یعنی القاء و اینکه یک تصویری در ذهن شما شکل میگیرد و به چیزی معتقد میشوید و از چیزی خوشتان یا بدتان میآید ولی دلیلی برای آن ندارید؛ مثل برجام که یک عده برجام را میگفتند بد است و یک عده میگفتند که خوب است و در بحثهای تخصصی که از هر دو طرف پرسیده میشد که چرا خوب یا بد است میدیدیم که دوطرف اطلاعاتی راجع به این قضیه ندارند. وقتی میبینیم برای آن دلیل و منطقی نداریم و نمیتوانیم آن را توصیف و تبیین کنیم ولی موافق یا مخالف هستیم، بدانیم آن چیزی که در ذهن ما شکل بسته از جنس القاء است و این بهواسطه همین تکنیکهای عملیات روانی است. این قضیه به آنجا میرسد که در جامعه یک عده تبدیل به براندازان نظام حاکم میشوند و یک عده موافق آن و درگیریهای شدید داخلی به وجود میآید و نمونه آن را در بهفور از جمله در قضیه کشور اوکراین بارها دیدهایم.
atna.atu.ac.ir/fa/news/303859
بخش دوم:
eitaa.com/ghadirinetwork/4599