من و قالیباف!
در هیچ انتخاباتی از ۸۴ تاکنون -جز یک مرتبه در مجلس ۹۸ که اصولگرایان به اجماع رسیدند- به قالیباف رأی ندادهام.
در همین مجلس ۱۴۰۲ نیز باوجود توانمندیهای غیرقابل انکار قالیباف، با علم به اینکه رأی میآورد و با علقه به اینکه رأی بیاورد، در اقدامی اعتراضی نسبت به دروغ وی درخصوص اموال فرزند تحت تکفلش، نام او را در رأی خود درج نکردم و درعین حال خرسندم که وارد مجلس و رئیس آن شد و به آن وزانت بخشید.
تاکنون با قالیباف هیچ مرواده حضوری یا غیرحضوری نداشتهام و لحظهای پایم را هیچوقت در هیچیک از ستادهایش نگذاشتهام.
تاکنون از جانب تیم رسانهای و سایبری قالیباف در بایکوت محض بودهام و حتی جایی که از حقی نسبت به او دفاع نمودهام هم از کمترین حمایت از مطلب دریغ ورزیدهاند.
دفاع از قالیباف، برای من دفاع از شخص او نیست که از قضا بر تخلفات و ایراداتی که دارد بیش از مخالفانش اشراف دارم؛ دفاع از توانمندی او و ناظر به شرایط خاص امروز است.
محدود به وی هم نیست و آنانکه مطالبم را دنبال میکنند، میدانند مطلقا نگاه صفر و صدی به افراد و مسائل ندارم و گریزان از نگاههای سطحی و استادیومی، سعی کردهام حقیقت را بیابم و تبیین کنم.
البته دفاع از قالیباف دربرابر هجمههای ناجوانمردانهای چون موضوع مبتذل سیسمونی، محدود به او نیست و از هرکس دربرابر هر احجافی دفاع میکنم.
هنوز هم خود نمیدانم در نهایت به چه کسی رأی میدهم و فقط میدانم برای هرز نرفتن رأیم باید اقبال و رأیآوری را ملاک قرار داد؛ موضوعی که تا امروز به شدت میان جلیلی و قالیباف در نوسان بوده است.
از حرفهای زرد و عامیانه زدن و تشویق شدن توسط حمقاء نه تنها لذتی نمیبرم بلکه از آن به شدت گریزانم.
دفاع از مظلومیت کسی که بیش از همه سوژه ترور شخصیت شده را با همه هزینههایی که دارد به جان میخرم و آن را مصداق جهاد با آبرو میدانم.
احمد قدیری
@GhadiriNetwork