. در صبح امروز یکشنبه و بعد از سیلی سخت ایران به صهیونیسم ✨ سوار تاکسی که شدم، راننده از من پرسید: حاج آقا از ماجرای دیشب اطلاع دارید؟ گفتم بله. ⚜ گفت یعنی خبر دارید که ایران به اسرائیل حمله کرد؟ ✨ گفتم بله خبر دارم، ولی این جمله‌ات را اینگونه اصلاح می‌کنم که ایران در پاسخ به حمله صهیونیستها به کنسولگری ایران در دمشق، که در حکم حمله به خاک ایران است، از حق خودش دفاع کرد. ⚜ گفت: بهر حال! ایران نباید حمله می‌کرد؛ چرا که جنگ پر از خشونت است و باعث کشته‌شدن بی‌گناهان می‌شود. ✨ گفتم: جنگ حتماً پر از خشونت هست، ولی لزوماً بد نیست و لزوماً باعث کشته‌شدن بی‌گناهان نمی‌شود، زیرا اولاً جنگی بد است که از سر ظلم باشد؛ ولی اگر به قصد دفاع از خود یا خانواده یا وطن خود باشد، هیچ بد که نیست، بلکه بسیار خوب است و هر عاقلی خوبی این جنگ را می‌فهمد؛ همچنین، در حملهٔ دیشب، ایران فقط به مراکز نظامی صهیونیست‌ها حمله کرد که دخیل در حمله به کنسولگری ایران در سوریه بودند. و از پنجرهٔ سوم، در نگاه دقیق‌تر، اصولاً در اسرائیل، انسان بی‌گناه نداریم چرا که همه اشغالگرند و همه ظالمند. ⚜ راننده تاکسی گفت: حاج آقا! شما چرا اینقدر با اسرائیلی‌ها بد هستید؟ ✨ گفتم اگر کسی نصف‌شب به خانهٔ تو وارد شود و کل وسایل خانه‌ات را بدزدد، با او دوست می‌شوی؟ گفت خیر. ✨ گفتم اگر وارد خانه‌ات شود و تو و خانواده‌ات را از خانهٔ خودت بیرون کند، با او دوست می‌شوی؟ راننده تاکسی با نگاه تلخی گفت: مگر احمقم؟! مرا چه فرض کرده‌ای حاجی؟ ✨ گفتم: علت اینکه من با صهیونیست‌ها دشمن هستم، دقیقاً همین است که آنها یک عده دزد حرفه‌ای هستند که نه در شب، بلکه در روز روشن وارد خانه‌های مسلمان‌ها و مسیحی‌های فلسطینی شدند و آنها را از خانهٔ خودشان بیرون کردند. ⚜ اینجا بود که راننده تاکسی به فکر عمیقی رفت و سکوت کرد. ⚜ وقتی خواستم پیاده شوم، به من گفت: حاج آقا! اگر واقعیت اینه که شما گفتی، من تا به امروز دربارهٔ ماجرای فلسطین و اسراییل، بدجور اشتباه می‌کردم و اشتباه بزرگترم این بود که اجازه داده بودم رسانه‌های ماهواره‌ای ذهن مرا تنظیم کنند. ✨ گفتم: حتما در این باره مطالعه کن، و کتاب «اسرائیلی که من دیدم نه صلح نه حرف اضافه» را به او پیشنهاد کردم که یک خبرنگار عرب، خاطراتش را در آن نگاشته است. ✍ سیداحمد غفاری 🆔 @ghafari_ir