.
✨﷽✨
🔻نقد دیدگاه آقای مصطفی ملکیان
🔻سخن ملکیان دربارهٔ نیاز اول فرزند: (سخنرانى اخلاق فرزندپرورى، آبان 97)
🔻يک سلسله از نيازهاى فرزندان به لحاظ روانشناسى فردى و اجتماعى و حتى فلسفى محرز هستند و برآورده نشدن اينها حتما لطمه هاى جدى به آنها وارد مى کند …
🔻نياز اول: نياز به دانستن؛ بچهها نياز دارند جهان پيرامون خودشان را بشناسد، اين نياز سه وظيفه بر دوش پدر و مادر مىگذارد:
۱. وظيفه تعليم و تربيت فرزند
۲. آگاه کردن بچه ها از نتايج مثبت و منفى کارها (دلالت به خير)
۳. آگاهکردن بچه ها از اينکه برد عملشان تا کجاست و چه کسانى تحت تاثير اعمال آنها قرار مىگيرند.
🔹ارزیابی:
🔹سخن فوق در خصوص تعلیمی دانستن نیاز اول کودک، مبتنی بر انگارهٔ تقدم تعلیم بر پرورش است؛ این تقدم، مبتنی بر چند پیشفرض است:
الف. کودک میتواند مصلحت و مفسدهاش را از طریق تعلیم، درک نماید. چرا که تعلیم، فرع «پذیرش علم» از ناحیهٔ متعلم است.
ب. کودک میتواند مصلحت و مفسده را مقایسه نموده، و مصلحت را مقدّم بر مفسده کند.
ج. قوای ادراکی کودک در دو حوزهٔ عقل نظری و عملی، همچنین قوهٔ بهنحو حافظهٔ کودک، فعالانه عمل میکند.
🔹درحالی که هیچکدام از پیشفرضهای فوق، قابل اثبات نیست. بلکه شواهد روشنی برخلاف آنها وجود دارد. در روانشناسی رشد نیز، تاکید بر تقدم تربیت و عادتورزی، بر تعلیم است.
🔹دلیل نقلی نیز، برخلاف توصیه ملکیان است. در روایات فراوانی تأکید شده است که در مقام تربیت کودک، او را «عادت» به اعمال خیر بدهید. (کافی، ج۶، ص ۴۷).
🔹منشأ توصیه بر ایجاد عادت، و تقدم آن بر تعلیم، روشن است. کودک -بهخصوص در سنین ابتدایی- نمیفهمد چرا و بر اساس کدام مصالح آیندهنگرانه، باید مراقبت از کمالات خود کند و هماکنون عامل به خیر شود. فقط میتوان او را عادت به خیر داد.
🔹نکتهٔ آخر: این، علمزدگی است که همواره تأکید بر آگاهی و آموزش شود، و از نقش کلیدی تربیت، و تقدم آن بر آموزش، غفلت شود. بلکه اساساً «آموزشپذیری» گزینهای است که محصول تربیت است و نمیتوان تعلیمش داد.
🆔
@ghafari_ir