مول ✍سعید احمدی برخی از مردم باور داشتند که گاهی زنان باردار به جای نوزاد آدمی «مول» به دنیا می‌آورند. این موجود مرموز، به‌ویژه در افسانه‌های مردم اصفهان در آغاز بارداری، خود را توی رحم مادر جا می‌دهد و با خوردن یا کنار زدن جنین، خودش را غالب می‌کند به آن مادر از همه چیز و از همه جا بی‌خبر؛ تا اینکه پیش از موعد وضع حمل و در کمتر از نه ماهگی، به دنیا می‌آید. سری دارد شبیه مارمولک یا موش که قادر است تند و تیز به دیوار بچسبد و از آن بالا برود. گویا اعتقاد جازم بر این است که باید زود او را گرفت و کشت؛ وگرنه و به بار می‌آورد. در لغت‌نامه‌ی دهخدا درباره‌ی چنین آمده: «جنینی است که از رابطه‌ی غیرمشروع پدید می‌آید». مولوی در می‌گوید: «مول‌مولی می‌زند آنجا جان او؛ در فضای رحمت و احسان او». «مول‌مولی» نیز یعنی این دست و آن دست کردن و تأخیر انداختن در کارها. اگر بپذیریم که انقلاب اسلامی ایران در زمانه‌ی جهان دو قطبی سوسیالیسم شرق و امپریالیسم غرب، با اصل «نه شرقی و نه غربی» و با قرائتی هم‌خوان با مکتب اهل‌بیت رسول خدا پدید آمد و انقلاب آب و نان و نقل و نبات نبود؛ لاجرم باید بپذیریم که هم‌آوایی این انقلاب در هر سطحی با دو قطب شرق و غرب، در حکم رابطه‌ی نامشروع با بیگانه است که در نهایت به خلق موجودی شبیه مول می‌انجامد؛ چه در معنای عامیانه‌ی خود که یا است و چه در معانی لغوی که «جنین نامشروع». مجاهدین خلق در اوان انقلاب و را در هم آمیختند و موجودی به نام ساختند که طبق آمار حدود بیست‌هزار نفر از مردم ایران و غیر ایران را به سینه‌ی قبرستان فرستادند. مردمی که حق همه چیز داشتند، جز مرگ؛ اما به هر رنگ و رو و ضرب و زوری بود، انقلاب اسلامی این مول‌های سوسیالیست را از خود راند و دور انداخت و با آنان درافتاد. زین پس سخن درباره‌ی ضلع دوم یعنی «مول‌های امپریالیسم» است که مشهورند به «لیبرال‌های اسلامی». این طیف از آغاز انقلاب تا اکنون، همواره و با هر حربه و حیله‌ای در مناصب کرده‌اند و با شعارهای مردم‌فریب به دایه‌ی مهربان‌تر از مادری تبدیل شده‌اند که به دشواری می‌شود نامادری بودن آنان را تشخیص داد. مول‌های لیبرال در بطن و متن و حاشیه‌ی بعضی نهادها- اعم از انتخابی یا انتصابی- چنان رخنه کرده و آن‌چنان بال و پر درآورده‌اند که بعضا خود را «پدرخوانده‌ی انقلاب» می‌خوانند. مول‌ها در این ضلع نامتجانس، به جای فرستادن ملت به سینه‌ی قبرستان، به نام و به کام حوادث تلخ و نامبارکی را بر نهضت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی تحمیل کرده‌اند. مول‌ها همانند همه جا دست دارند و فرقی هم ندارد از جناح راست باشند یا چپ؛ ریش داشته باشند یا ته‌ریش؛ اورکت بپوشند یا کروات؛ بدانند مول‌اند یا ندانند. یک وجه مشترک برای مول بودن آنان کفایت می‌کند؛ تفکر التقاطی یعنی ترکیبی عجیب و غریب از دو مفهوم اسلامی و لیبرالی. مول‌ها هنر دیگری هم دارند: مول‌مول کردن؛ یعنی هرگز قافیه‌ی به ظاهر پایدار خود را نمی‌بازند، هرگز نمی‌شوند و با و بلدند چطور کارها را پیش ببرند. نکته این‌جاست که آیا ارگان‌های نظارتی، از زایش این همه مول خبر دارند؟ و اگر دارند، چگونه می‌توانند خود را از گزند رسوایی و بدبختی آنان نجات دهند؟