جهادی» بر جسم و جان جامعه حکم می‎راند و در پیشانی جنگ، این فرماندهان شهید و سرداران رشید ما بودند که پیش‎تر و بیش‎تر از نیروهای تحت امر خود، عرق می‎ریختند. باید برگردیم به عصری که فرماندهی، مسئولیت بود؛ نه ریاست. فی‌الحال در عرصه‌ی مدیریت اجرایی به مجاهدانی نیاز داریم که بتوانند مجموعه‎ی دولت را به کار بی‌وقفه وادار کنند. اگر کسی بخواهد پس از «دولت برجام» بر کرسی «دولت جمهور» بنشیند، افزون بر همه‎ی شایستگی‎ها باید مدیری کارآزموده و فرماندهی امتحان‌پس‌داده باشد. چرخاندن چرخ ماشین اقتصاد امروز کشور، نیازمند سرداری مجرب است که هم در روزگار جنگ و هم در جنگ روزگار، توان مدیریت جهادی خود را ثابت کرده باشد. بلایی که اعلی‌حضرت حقوق‌دان بر سر معیشت ملت آورد، از قضا احتیاج ایران را به سربازها و سرهنگ‌ها و سردارها فزونی بخشیده است. هشت سال تمام ریش مرتب دیدیم و این خربزه اما برای مردم نان نشد. قوه‌ی مجریه، دولت‌مرد ریشه‌دار در کار و جهاد می‌خواهد. قرار نیست چون با رأی اکثریت قاطع یا شکننده‌ی مردم، امثال خاتمی و احمدی‌نژاد و روحانی سکان‌دار دست‌گاه اجرا شدند، توهم بزنیم ریاست‌جمهوری بچه‌بازی است یا تصور کنیم مردم فقط بسیجی‌های فلان دانشگاه و بهمان پایگاهند. «رشد اقتصادی» مردی از تبار حاج‌قاسم می‌خواهد و هر انتخابی جز این، تنها به افزایش دامنه‌ی مشکلات می‌انجامد.