مسجد کوفه و دروازه‌ی اژدهاسعید احمدی سال پیش، این عکس را از در ورود به «مسجد کوفه» گرفتم. با اینکه تفاوتی در نقوش آن به چشم می‌خورد، توی ذوق نمی‌زند. هندسه‌ی بنا و کاشی‌های آن به شیوه‌ی معماری صفوی بوی قدمت می‌دهند. خواستم تاریخ بنا را بخوانم که همان نوشته‌ی قرمز گل‌درشت و البته ناهمخوان با عناصر دیداری دیگر، چشمم را گرفت. نوشته‌اند: «باب الثعبان» به معنای در اژدها. همین نام در بالای در و بین نقوش سفید بین زمینه‌ی آبی پیداست. از فهم تاریخ بنا و کاشی‌ها گذشتم. به این فکر کردم که مسجدی با این رتبه و فضیلت، چه نسبت و تناسبی با اژدها دارد؟ دوست و بلکه برادری عالم و محقق از حوزه‌ی نجف همراهم بود. توضیحاتی داد که جالب بود. درباره‌ی این نام‌گذاری سخنان گوناگونی گفته‌اند که همه، یک چیز را روایت می‌کنند. مهم‌ترین و معروف‌ترین سخن این است که امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب، علیه‌السلام در همین مسجد بر منبر نشسته بود. اژدهایی از همین جا به مسجد خزید. مردم ترسیدند. شجاع‌ترها خواستند آن را بکشند. وصی پیامبر از هر دو دسته خواست آرام بگیرند. اژدها نزد منبر رفت و کمی ایستاد؛ سپس از همین در بازگشت؛ شاید از همین جایی که من ایستادم و تصویر گرفتم. این‌که سخن گفت یا نگفت و اگر گفت چه بود و چه خواست و چه شنید، تفاوت‌هایی در گفته‌های راویان وجود دارد؛ ولی همه می‌گویند که او از «جن‌‌ها» بود و با این صورت و هیبت نزد امام جن و انس آمد. جالب‌تر اینکه همین در، نام دیگری هم داشته که آن نیز اسم حیوانی دیگر است: باب الفیل. می‌گویند روزگاری که امپراتوری اسلامی اموی می‌کوشید با هر دستاویزی نامی از «علی» نماند فیلی را کنار این در بستند و همواره با تبلیغ و اجبار مردم را وامی‌داشتند به جای «باب الثعبان» به آنجا بگویند «باب الفیل». روزها و روزگار گذشت و اینجا همچنان «در اژدها» مانده است. یاد این حرف‌ افتادم: چراغی را که ایزد برفروزد هر آن کس پف کند ریشش بسوزد. پیش از ورود به مسجد چند بار گفتم: یا علی! و به سوی محراب عبادت و محل شهادت آن یگانه مرد تاریخ شتافتم. 🌱 @GHALAMDAR