موکبها
سفر اربعین ۱۱
✍
سعید احمدی
🌱
دربارهی معنای موکب هنوز بینظرم. تعبیرها و عبارتهای لغتنامهها تا آنجا که دیدهام همین نیست که هست. این اصطلاح در ادبیات سلطنت و پادشاهی دستکم از روزگار صفوی تا قاجار وجود دارد؛ مثل این جمله که دربارهی شاه عباس نوشتهاند: «چنانکه اکثر عساکر منصوره و جیوش مظفره از مرافقت موکب همایون بازمیماندند». موکب در دمودستگاههای همایونی هم یعنی «جمع همراهان» که با لغت جفتوجور درمیآید. گویا دلیلی داشته که چنین اسمی را برای چنین رسمی برگزیدهاند که من هنوز به آن نرسیدهایم. راحتترم که تا اطلاع ثانوی دست از سر این معنا و مناسبت لغوی آن بردارم. موکب حالا اینجا و در این پدیدهی بزرگ یعنی هر جایی که به زائران خدمت میرساند. پایه و مایهی این کار نیز، عراقیها بودهاند. وقتی سد ضخیم و خشن حکومت بعث شکست، عقدهها و علاقههای متراکم و انباشته، سیل جمعیت راه انداخت و جریان عظیم و عجیب اربعین در عصر رسانه ظهور کرد. از همان ابتدا اقشار هیئتی و مذهبی ایران نیز افزون بر حضور چشمگیر، به پذیرایی از زائران و خدمت به آنان در عراق و ایران رو آوردند. اغلب مواکب ایرانی در مسیر و مشایهی نجف به کربلا برپا شدهاند. از بین دیگر ملیتها، کویتیها و افغانیها هم تعدادی موکب دارند. بسیاری از موکبها نام و تابلو ندارند؛ ولی فراوانند موکبهایی که نام و نشانی روی خود گذاشتهاند. بسیاری از عراقیها پیش نام موکب، حسینیه نوشتهاند. تنوع اسمها هم مانند فراوانی آدمهای آنهاست. «موکب ثارات الحسین، خدام الحسین، طریق الاحرار، الائمة المعصومین، شباب علی اکبر، دمعة رقیة، کفیل زینب، شباب القاسم، مواساة الزهرا، الکوثر، الجهاد، انصار علی بن موسی الرضا، جبل الصبر، سیفالاسلام، المهدی، خدام امالبنین بیت الاحزان، ابالفضل العباس، انصار فاطمة الزهرا، الکرار، فخرالمواکب، هیبةالله للخدمات الحسینیة، العقیلة الهاشمیه، کریم اهل البیت، آل یاسین، خیمة الحسین، انصار امام الحجة، الحاج سعدی وهیب و اولاده، ائمة اهل البقیع، الامام علی، سهل بن سعدی الساعدی، شباب الحیدر الکرار، شباب علامه شیخ احمد الوائلی، انصار الامام المنتظر، قبیلة و عشیرة الجواسم، محسن غازی الحارس، المختار الثقفی، السادة آل عزام، سکینة و الرباب، بطلة الصبر و الجهاد، شباب الکوفة، المجانین بحب الحسین، عشیرة الزرفات، الطفل الرضیع، بیعة الغدیر، ابناء امیرالمؤمین، عشیرة سعید بن جبیر، آلبوعامر، ابوالسجاد، الحجة بن الحسن، نورالزهرا، ولایة الکرار، انصار السجاد، عشیرة الخزرج، حاج کاظم العکایشی، بطلة کربلا، انصار الفاطمیات، الشاعر الشهید علی ارماحی، عشاير زبید، السادة العذارین، حاج کاظم مسلم العامری، الحشد الحسینی، ایتام الحسین، فضة خادمة الزهرا، عشیرة آل شریف، ابیطالب، آل الخفاف، الامام موسی بن جعفر، لیث بنی هاشم، الدرعیة، نائب الشهید، الرایة، انصار البتول، المباهلة، راعی ظعائن، نهر الطف، عشیرة آل برحمه، وارث، ذوالفقار، اهالی الکویت، عشیرة الاکرع، عشیرة السادة آل باز، قبیلة عتاب، اهالی قصبة بشیر، عشائر گریط، عشائر آل نبهان، اسد القاذریة، جابر الانصاری، حبیب الله، الطف، امامین الجوادین، شهید صدر، دمعة الزهراء، فاطمه بنت اسد، عشیرة آل زینی، قبیلة الکلابیین، قبیلة شحمان، قبیلة جلیحة الکندیة، اهالی الطویرج، أولاد علی، عشیرة الشوافع، عشیرة آل شیبه، العین و الکفین، سادة المیرطة» ازجمله نامهایی است که از نجف تا کربلا دیدهام. برخی نامی دینی و مذهبی دارند، برخی مربوط به منطقه و ناحیه است، برخی نام قبائل و عشایر را بر آن گذاشتهاند و برخی هم به نام فرد یا خانوادهای است. تنها موکبی که با نام کشور دیدم، کویت بود.
🌱
@ghalamdar