شجره‌نامه خر ✍ سعیداحمدی 👇 سلطان جنگل (شیر) بخش‌نامه داد که از فردا همه حیوانات باید برای تایید اصالت و هویت و گرفتن شناسنامه، شجرنامه خود را بیاورند؛ وگرنه هر جانور متخلف باید طبق پروتکل ستاد مبارزه با بی‌اصالت‌های از زیر بوته درآمده، برای هر تردد بدون شناسنامه، پانصد هزار بار روی پشت جوجه‌تیغی نشست و برخاست کند. فردا رسید و دستیار شیر (روباه) یک به یک، حیوانات را صدا می‌زد، شجره‌نامه آنها را می‌گرفت و می‌خواند و ثبت می‌کرد و رسید می‌داد برای صدور کارت ملی هوشمند. خر که گویا آن روز میان افیونی‌ترین علف جنگل چریده بود، چهارنعل تاخت و با زدن تنه و طعنه به هر جک و جانور دیگر، خودش را از ته صف کشاند به سر صف. روباه گفت: شجره‌نامه‌ات را بده. خر گفت: تو که باشی که شجره‌نامه من را ببینی و بخوانی. به بزرگ‌ترت بگو بیاید. روباه که زورش به خر نمی‌رسید و حدس می‌زد سِر خر به خیر نیست و شری در پاچه دارد، آرام خود را کنار کشید و شیر را صدا زد. شیر آمد و به خر گفت: چه مرگته؟ تو هم مثل بقیه اوامر ملوکانه مرا اجرا کن! خر گفت: قبله عالم! شجره‌نامه من کف سم‌هایم حک شده و آن را به کسی غیر حضرت سلطان نشان نمی‌دهم. شیر نشست و سرش را زیر سم خر برد و با کنجکاوی چشم به کف پای او دوخت. خر هم با همه قدرت خرکی خود سم‌ها را بالا برد و کوبید توی صورت شیر و چشم‌های او را آورد توی دهانش و گفت: تا تو باشی از هیچ خری شجره‌نامه و سند اصالت نخواهی. از آن روز به بعد کسی از خر جماعت نام و نشان و اصالت نخواست؛ پس از هر دو جهان آزاد بود و بدون اینکه حتی یک بار هم تیغ‌های جوجه تیغی او را سُک و نُک کند، زد و بند کرد و بزرگی یافت و از همه فیلترهای نهادهای حاکمیتی گذشت و از قضا به جای شیر کور بر مصدر قدرت نشست. حیوانات دیگر کاری از دستشان بر نمی‌آمد؛ جز اینکه شب‌نامه بنویسند و شعر و شر و ور بگویند و در رثای شایسته‌سالاریِ جنگل چنین بسرایند: دردا و حسرتا که جهان شد به کام خر زد چرخ سفله، سکه دولت به نام خر افکنده است سایه، هما بر سر خزان افتاده است طایر دولت به دام خر خرها وکیل ملت و ارکان دولتند بنگر که بر چه پایه رسیده مقام خر هنگامه‌ای به‌پاست به هر کنج مملکت از فتنه خواصِ پلید و عوام خر امروز روز خرخری و خرسواری است فردا زمان خرکشی و انتقام خر ................................ القصه! سالیان درازی گذشت و دوران خرخری پایان گرفت و بچه‌های شیر به بلوغ و قدرت رسیدند و خران بسیار بکشتند و گوشت آنها را خوراک سگ و شغال و کفتار کردند و سکه جنگل را به نام شایستگان ملک و مملکت زدند. الغرض! "زهی خیال باطل". ......................☘ @ghalamdar ......................🌿