در استقبال از پیکر شهید از چشم تو حماسه شنیدن رساتر است عطر تو از همیشه گلم، دلرباتر است یعقوب جای خود، ولی این بوی پیرهن _من مادر شهیدم و_ بر من رواتر است سوزان و سر بریده و روشنگر آمدی ای آفتاب! طاقتم از این فراتر است انگار چشم های تو زاینده رود بود چشمان هر غریبه و هر آشنا، تر است با مرگ در اسارت، آزاده تر شدی گنجشک در قفس که بمیرد، رهاتر است ای پاره های جانِ تو از جان، عزیز تر جانی که وقف دوست شود پر بهاتر است @ghalamhaye_bidar