🔹 انتظارِ آمدن در ایستگاه نشستم قطار آمدنت را کدام ریل به‌هم زد قرار آمدنت را چه می شود بدهی ای ستاره شب آخر به راه شیری ما افتخار آمدنت را چه بود داشته‌ی ما، در این هجوم نداری نداشتیم اگر انتظار آمدنت را نه این که بی هنر است آسمان، بخار ندارد گذاشته ست ببارد بهار آمدنت را نشسته ایم به راهی که می روند شهیدان که دیده اند به میدان، غبار آمدنت را به چشم های خودم قول داده ام که ببینند به روشنای سحر روزگار آمدنت را قرار بود بیایی همین که صبح بیاید بهم مزن شب آخر، قرار آمدنت را @ghalamhaye_bidar