🔆14 گام تا امام🔆 🔹گام هشتم: اعتقاد به اراده و نیروی مردم/بخش دوم🔹 آقای حکیم: چه باید کرد بایستی احتمال اثر بدهیم، کشته دادن چه اثر دارد. امام: عملیات ضد دینی دو جور است: یکی مثل رضاخان بی‌دینی می‌کرد و می‌گفت من می‌کنم و نسبت به شرع نمی‌داد. البته موضوع اقدام علیه او از باب نهی از منکر بود، ولی شاه فعلی هر عمل ضد قرآن و مذهب می‌کند و می‌گوید از دین است، نظر قرآن چنین است. من از قرآن کریم می‌گویم. این بدعت عظیم که بر اساس دیانت لطمه وارد می‌کند قابل تحمل نیست. باید جانبازی کرد، بگذارید تاریخ ثبت کند که وقتی دین مورد حمله واقع شد عده‌ای از علمای شیعه قیام کردند و دسته‌هایی از آن‌ها کشته شدند. آقای حکیم: تاریخ چه فایده‌ای دارد باید اثر داشته باشد. امام: چطور فایده ندارد؟! مگر قیام حسین بن علی علیهماالسلام به تاریخ خدمت مؤثری نکرد؟ و چه بهره بزرگی از قیام آن حضرت می‌گیریم؟ آقای حکیم: راجع به امام حسن چه می‌فرمایید؟ ایشان که قیام نکردند. امام: اگر امام حسن هم به اندازه شما مرید داشت قیام می‌کرد. در اول امر قیام کرد دید مریدها فروخته شده‌اند، لذا فتح نکرد. اما شما در تمام ممالک اسلامی مقلد و مرید دارید. آقای حکیم: من که نمی‌بینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم تبعیت نماید. امام: شما اقدام و قیام نمایید من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعیت خواهم کرد! آقای حکیم، لبخند و سکوت...»(نهضت امام خمینی ج2 ص223-221) پی‌نوشت: در برخی خاطرات شفاهی این دیدار به طرق دیگر نقل شده که حاوی بیان تند طرفین به همدیگر بوده که خلاف واقع قطعی است و از مرجعیت شیعه هرگز چنین شیوه ای مشاهده نمی شود. وانگهی متن این گفتگو عینا از نوار سازمان ساواک (موجود در مرکز اسناد) پیاده شدن و در کتاب نهضت امام درح شده است. @Bonyadtarikh نقل از بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم. @gharar_at