زمینه ی شهادتِ حضرتِ زهرا سلام الله علیها به جایِ گُل آورده دشمن چرا جهــنّم بـــرای بهشـــتِ خـــدا یه گوشواره افتاده روی زمین یه چادر شده خاکیِ کوچه ها یه کوچه گرفت از علی آهش و یه مادر که گُم می کنه راهش و دیگه پیشِ خورشیدِ چشـمِ علی میپوشونه اون صورتِ ماهش و شدی شمعِ من آب سوسو نـزن با این دستایِ خسته جارو نـزن به فکرِ غریبـــیِ حــیدر نبــاش به همسایــه ها اینقَدَر رو نــزن نمی خوام برام کارِ خونـه کُنی به گیسویِ زینب تو شونـه کُنی میدونم چرا سُرخ شده صورتت نمی خواد تنـــور و بهونــه کُنی نمـازِ شکستــه نخــون فاطمـــه تو رو جونِ حیدر بمون فاطمــه می دونم نباشی من و می کُشه مُغیره با زخـمِ زبـــون فاطمـــه خداحافـــظ ای زخمیِ روزگــار خداحافـــظ ای غُربتِ ماندگــار سپُرده پیمبر تو رو دســـتِ من سپُردم تو رو دستِ پروردگـــار نشد قسمتت دیــدنِ بچّه مـون بخندیم با خندیــدنِ بچّه مـون با زخمی که خورده به پهلویِ تو بمیـــرم بــرایِ تــنِ بچّــه مــون نذاشت پشتِ در نا امیــدش کنن میخواس محسنم روسپیدش کنن پـــســـر غیـرتیــه رویِ مـــادرش میخواس قبلِ مادر شهیدش کنن دلم خون شد از گریه ی هرشبت با " عجّل وفاتـــیِ " رویِ لـــبت بهم گفتی بهتر شدی پس چــرا شنیدم کفن دادی به زینبـــت ؟ می خندی به تابوتِ تویِ حیاط میشم خیره با بُغض تویِ چشات بخــند فاطمه آخریــن لحظه رو دلم تنگ میشه واسه خندیدنات صدام کن بگردم به دورِ ســـرت بگرده به دورِ سرت ، حیـــدرت به جز عطرِ یاسِ تویِ بستـــرت نمونده دیگه چیزی از پیکـــرت خداحافـــظ ای زخمیِ روزگــار خداحافـــظ ای غُربتِ ماندگــار سپُرده پیمبر تو رو دســـتِ من سپُردم تو رو دستِ پروردگـــار @gharibe_ashena_mobasheri313