نُه روایت بنفشه رحمانی در کتاب گورهای بی سنگ از تمام تلاش های او برای بچه دار شدن حرف می زند.لُخت و لُحم.بی پروا.نمی دانم این همه پوست کنندگی لازم بود یا نه. نویسنده ازدردها و موقعیت های پرتنش هم می گوید. ولی کتاب با امید تمام می شود.همین کتاب را برای من دوست داشتنی تر کرد. شاید آن همه عریانی لازم بود تا جلوه امید به چشم بیاید. چند روایت آخر کتاب پخته تر و جا افتاده تر هستند. I @ghollogh |