بسمه تعالی شانه عشق وعرفان قسمت نوزدهم شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری منزل اول :طلب ادامه... توجيهات زيادى  به عمل آمده است و  كسانى بوده و هستند كه توجيه خاصى دارند. اينان مى‏گويند که : آنچه در دعاها از مسئله «طلب» حق، يعنى طلب لقاء و شهود، و همچنين از مسئله «حب» و «عشق» در مقام طلب به چشم مى‏خورد، همه اينها مخصوص حضرات معصومين است، و ديگران را از اين مسائل نه حظى هست، نه راه اين مسائل به روى آنان باز است، و نه اصولا به اين مسائل دعوت شده‏ اند.از ديگران چنين انتظارها نبوده و نيست، و از آنها اين مسائل خواسته نشده است چون صلاحيت آنرا ندارند.آنچه از ديگران خواسته شده، و آنچه آنها صلاحيت آنرا دارند، همين است كه بايد طاعت از خداى متعال ببرند، و او را عصيان نكنند، تا از سعادت اخروى برخوردار شوند و از عقوبات و هلكات آخرت نجات يابند.اين، منطق اين دسته از توجيه كنندگان است. اين منطق در لسان عوام به اين صورت مطرح مى‏شود كه: آنها پيغمبر بودند و امام بودند، و ما كه آنها نمى‏شويم.گويى همه با اين منطق، و با اين لسان، خود را راضى مى‏كنند، و دانسته و ندانسته به هواى نفس خويش جواب مثبت مى‏دهند. زيرا اگر اين منطق و اين لسان را نداشته باشند، و اگر خود را اين چنين قانع نكنند، بايد يا خود را به زحمت بيندازند و راه «حب» و راه «طلب» در پيش گيرند كه راه مقابله با نفس و مشتهيات آن، و راه تحصيل انقطاع است، و اين كار سختى است، و يا هميشه در رنج اين امر باشند كه چرا نمى‏خواهند به نفس خود جواب رد بدهند و راه «حب» و راه «طلب» در پيش گيرند، و چرا چنين اراده ‏اى در خود نمى‏يابند، و بالاخره چرا راهى را كه راه كمال است و مى‏توانند آنها هم اين راه را اتخاذ كنند در پيش نمى‏گيرند؟! اين نيز سخت است كه اين رنج را بر خود هموار كنند، و بر خلاف مقتضاى نفس مى‏باشد. طبعاً بايد دست به توجيه بزنند و بگويند، اين مسائل مخصوص حضرات معصومين است، و آنها پيغمبر و امام بودند، و ما كه آنها نمى‏شويم و از ما بر آورده نيست. اينان توجه ندارند كه اين، توجيهى بيش نيست، و مكر شيطان ونفس در اين بين هست. دليل اين امر نيز روشن است. اين دعاها را كه خود حضرات معصومين با آنها مناجات مى‏نمودند، به ديگران هم تعليم مى‏فرمودند، و دستور خواندن آنها را به ديگران نيز مى‏دادند. تابعين و ياران نزديك آنان، چه در زمان خود آنان، و چه در زمانهاى بعدى، يعنى مؤمنانى كه اهل «طلب» و اهل «حب و عشق» به حق بوده‏ اند نيز با اين دعاها به مناجات مى‏پرداخته و مى‏پردازند. (البته در مقام طلب و حب، و مناجات به معنى كلمه، نه آنچه در بين من و شما هست و جز تلفظ نيست). اين راه به روى همه باز است، و هر كسى به تناسب خود صلاحيت اين مسائل را دارد، و مى‏تواند قدم در ميدان «طلب» بگذارد، و از اهل «حب» و «عشق» به حق باشد. و اين بدان معنى هم نيست كه ما همانند رسول اكرم و همانند اميرالمؤمنين و سايرمعصومين صلوات الله عليهم اجمعين هستيم، و آن مى‏شويم كه آنها بودند، و يا آن مى‏توانيم كه آنها مى‏توانستند، و به آنجا مى‏رسيم كه آنها رسيده ‏اند. آنها به اندازه خود، و ما نيز به اندازه خود، و آنهم به وساطت و به شفاعت آنها باذن الله. آنها پيغمبر و امام بودند و هستند، و ما تابعين آنها، و به ولايت و ارشاد و هدايت آنها پيش مى‏رويم، آنها صاحبان طريق «طلب» هستند، و ما تابعان سالك طريق آنها. ادامه دارد... التماس دعا