يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ / حجرات ۱۳ 🔹 موضوع داستان شأن نزول : اصل و دوری از و خود برتربینی و دیگران 🔺 مخاطب داستان: تمام سنین 🔸 دو داستان و شأن نزول برای این آیه نقل شده /داستان اول 👇 در روز فتح مکّه رسول خدا «ص» به دستور دادند: که بر بالاى کعبه رود و اذان بگوید. بلال به دستور پیامبر بر بام کعبه رفت و شروع کرد به اذان گفتن عتاب بن اسید ابن العیص به خاطر تعصب جاهلیت و از روی و کینه و اینکه یک برده سیاه به این مأموریت مهم امر شده ، گفت: خدا پدرم را بیامرزد که وفات یافت و این صدا را نشنید 😔 حارث بن هشام نیز از روى تحقیر و مسخرهٔ بلال، گفت: اى کاش محمّد به جاى این کلاغ سیاه (مرادش بلال بوده) فرد دیگرى را براى گفتن اذان وامی‌داشت 😕 سپس این آیه نورانی نازل گردید. 👌داستان را با درس‌هایی که میشود از آیه گرفت، برای مخاطبین ، دانش آموزان و... تعریف کن، 😊🌺 🔺درسهای آیه: بدانیم ملاک برتری انسان ها بر یکدیگر نزد خداوند فقط تقوا ، عمل صالح است ، نه رنگ پوست و مقام و شهرت و جایگاه اجتماعی و... چه بسا گاهی یک کارگر ساده با دستان پین بسته از یک مسئول و ... بالاتر باشد. ____________ انتشار این پست و مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است ... 👇 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅ قصه های قرآن _ لذت قرآن @ghorani313