📝گزارش دیدار با خانواده شهید مدافع حرم، شهید محمد بخشی و برگزاری روضه خانگی در منزل نورانی شان✨ محمد؛ پسر سوم خانواده‌ با دیگر فرزندان خانواده، چه در ظاهر و رفتار و چه در باطن متفاوت بوده است.او احترامی دائمی برای پدر و مادرش قائل بوده و غیر از شادی و سرزندگی چیزی از او در ذهن‌ها نقش نبسته است... اگر چه به خاطر ثبت‌نامِ در سوریه با مخالفت پدر مواجه می‌شود، اما پا پس نمی‌کِشد و شناسنامه‌اش را دست‌کاری کرده و قصد نبرد می‌کند. اما این‌بار پنهانی. او این‌بار از پادگان، خانواده‌اش را از رفتنش مطلع می‌کند و تنها چیزی که دلِ آشوب مادر را آرام می‌کند، حرف‌های محمّد است که می‌گوید: من برمی‌گردم. وقتی برای عملیات شناسایی داوطلب می‌شود و او را به خاطر سن کمش نمی‌پذیرند، پیشنهادِ قرعه‌کشی می‌دهد. انگار که می‌داند قرار است در هر سه مرتبه قرعه به نام او بیفتد. اگر چه محمّد چهارسال مادرش را چشم به راه می‌گذارد اما در خواب‌های مادر با او دیدار می‌کند و مادر هر بار او را می‌بیند که برگشته و می‌گوید: من آمدم... مادر اگر چه هنوز دلتنگ است و در شادی و غم به یاد محمّد اشک می‌ریزد اما در لابه‌لای تمام غم‌ها، اشک‌ها و دل‌تنگی‌هایش، رضایتی ستودنی سوسو می‌زند. او خوشحال است که محمّد در راه عمه‌ی سادات جان سپرده...همین فکر است که هنوز مادر را سرپا نگه‌داشته است... 🖤روضه خانگی در منزل شهید محمد بخشی، وعده و قرار ما دختران حسینیه برای به گوش جان سپردن حرف های این مادر عزیز و صبور بود.🌷 2⃣/2⃣ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @golabbaton95 ▪️ آدرس پیج پشتیبان حسینیه انقلاب اسلامی: https://instagram.com/hosseiniyeh_enghelab2