eitaa logo
گُلابَتون
3.2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
40 فایل
اینجا پاتوقِ مجازیِ ماست🏡📱 حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم🇮🇷 اولین مجموعه‌ی فرهنگی_تربیتیِ مردمی و خودجوش و کاملا دخترانه در کل کشور...✌️🏻 ما عادت داریم اولین و جذاب‌ترین کارهای بزرگ و دخترونه رو تو کل شهر برپا کنیم😊 💌 ارتباط با ما: @hs_qom94
مشاهده در ایتا
دانلود
گُلابَتون
🏴دومین گزارش روضه‌های خانگی محرم و صفر ۱۴۴۴🏴 خانه‌ها نفس می‌کشند... گاهی فکر می‌کنم هرخانه‌ چقدر قی
📝گزارش دیدار با خانواده شهید مدافع حرم، شهید محمد بخشی و برگزاری روضه خانگی در منزل نورانی شان✨ محمد؛ پسر سوم خانواده‌ با دیگر فرزندان خانواده، چه در ظاهر و رفتار و چه در باطن متفاوت بوده است.او احترامی دائمی برای پدر و مادرش قائل بوده و غیر از شادی و سرزندگی چیزی از او در ذهن‌ها نقش نبسته است... اگر چه به خاطر ثبت‌نامِ در سوریه با مخالفت پدر مواجه می‌شود، اما پا پس نمی‌کِشد و شناسنامه‌اش را دست‌کاری کرده و قصد نبرد می‌کند. اما این‌بار پنهانی. او این‌بار از پادگان، خانواده‌اش را از رفتنش مطلع می‌کند و تنها چیزی که دلِ آشوب مادر را آرام می‌کند، حرف‌های محمّد است که می‌گوید: من برمی‌گردم. وقتی برای عملیات شناسایی داوطلب می‌شود و او را به خاطر سن کمش نمی‌پذیرند، پیشنهادِ قرعه‌کشی می‌دهد. انگار که می‌داند قرار است در هر سه مرتبه قرعه به نام او بیفتد. اگر چه محمّد چهارسال مادرش را چشم به راه می‌گذارد اما در خواب‌های مادر با او دیدار می‌کند و مادر هر بار او را می‌بیند که برگشته و می‌گوید: من آمدم... مادر اگر چه هنوز دلتنگ است و در شادی و غم به یاد محمّد اشک می‌ریزد اما در لابه‌لای تمام غم‌ها، اشک‌ها و دل‌تنگی‌هایش، رضایتی ستودنی سوسو می‌زند. او خوشحال است که محمّد در راه عمه‌ی سادات جان سپرده...همین فکر است که هنوز مادر را سرپا نگه‌داشته است... 🖤روضه خانگی در منزل شهید محمد بخشی، وعده و قرار ما دختران حسینیه برای به گوش جان سپردن حرف های این مادر عزیز و صبور بود.🌷 2⃣/2⃣ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @golabbaton95 ▪️ آدرس پیج پشتیبان حسینیه انقلاب اسلامی: https://instagram.com/hosseiniyeh_enghelab2
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شستشوی ضریح آقا در آستانه ماه محرم الحرام 😭🖤 صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 😭❤️ 🖤🍃🖤🍃🖤🍃🖤 @golabbaton95
به نام خدای حسین(علیه السلام)❤️ 🏴 هم عهدی محرم و آیین سیاهپوشان هلال محرم را که در آسمان دیدیم، نفسِ راحتی کشیدیم و گفتیم: خدایا شکرت که محرم شد و ما هنوز زنده‌ایم... زنده به خادمیِ ارباب‌مان...❤️ به آسمان نگاه کن، اگر خوب تماشا کنی، می‌بینی که شب پیش‌تر از همه سیاهش را به تن کرده.... ما نیز خیلی وقت است منتظر ماهِ ارباب‌مان بوده‌ایم ... حالا فقط مانده است حسینیه که رنگ و بوی محرم بگیرد و به اصل خود برگردد. حالا سیاهی‌ها، پرچم‌ها، بیرق‌ها و علم‌ها دست خادم ارباب‌ را می‌خواهند تا آنان را به تن و جان حسینیه بنشانند و محرم را کنارِ آنان با در و دیوار حسینیه ببارند... فقط خوب نگاه کن... جای خالی سیاهی‌ را روی تن دیوارهای حسینیه‌ی کوچکمان می‌بینی...انگار هر دیوار آغوشی دو ماهه گشوده تا پرچم‌ متعلق به خودش را بغل بگیرد و آرام شود... بعد از آرامشِ تن و جان حسینیه، نوبت آرام یافتن روح و جسم ماست... صدای روضه را می‌شنوی؟؟ پس بنشین زیر سیاهی‌ها، تکیه بزن به دیوار‌های آرام یافته و استکان چای روضه را در دستت نگهدار... همه چیز آماده‌ی بارش است... زیر چادرِ عزادارت بی‌صدا ببار... درست مثل زینب سلام‌اللّه‌علیها...💔 🗓محرم الحرام ۱۴۴۵ 🏴شعار امسال هیئات کشور: در زیر خیمه‌اش همه یک خانواده‌ایم 🖤🍃🖤🍃🖤🍃🖤 @golabbaton95
گُلابَتون
ما اذن عزاداری از فاطمه می‌خواهیم ❤️ سلام بر محرم🖤 و سلام بر آن محاسن به خون خضاب شده... روایت است که در محرم از عرش پروردگار پیراهنی خونین آویخته می‌شود... عرش پروردگار عزادار حسین است؛ سیاه پوش شدن حسینیه و خادمانش کمترین عرض ارادت در راه توست حسین❤️ ▪️آیین سیاهپوشان _ محرم الحرام ۱۴۴۵ 🏴🖤🏴🖤🏴🖤 @golabbaton95
اینجا همه خودی هستند...🍃 یک لحظه ای که نگاهش کردم، بی تعلل کتیبه را در بغلم جا داد. فرصت نکردم ببینم طرحش را. خودش فهمید و گفت: ذکر یا ابلفضلِ. خیلی گره ها رو باز کرده. خیلی غصه ها رو از دل جارو کرده. آخه خیلی آقاست خیلی‌. کتبیه را فاصله دادم تا نگاه کنم. طرح سنتی و گلدوزی هایش را با سرانگشتم دست کشیدم و منم ذکر را تکرار کردم. ذکر یا ابلفضل برای دل‌نگرانی ها هم خوبه حتما. گذاشتمش کنار کتیبه یا زینب (ع).🌸 یک پایش روی چارپایه بود و آن یکی روی پله اول از بالا. اینطور تسلط داشت تا پرده ها را کنج سقف تنظیم کند. آن پایش که روی پله نازک و آهنی چهارپایه بود اذیتش می‌کرد. هر چند تا سوزنی که میزد؛ کمی روی چارپایه مینشست. من این مایین چارپایه را چسبیده بودم. لق می‌خورد و آن بنده خدا دلش هری می‌ریخت. چند ماهی می‌شد نیامده بود. ندیده بودمش. نپرسیدم چرا؟ خودم هم گاهی کم پیدا می‌شوم. اما ناپدید نه. حسین می‌تواند آدم را هرجا که باشی پیدا کند، دستت را بگیرد و بیاورد زیر خیمه اش. حسین این شکلی آدم را دو ماه درگیر غم‌اش می‌کند که دیگر دل نمی‌کنی. می‌مانی تا آخرش.✨️ ادامه دارد.... 1️⃣ 🖤🍃🖤🍃🖤🍃 @golabbaton95
گُلابَتون
ادامه... خادم جدید گوشه ای نشسته بود. اطراف را نگاه می‌کرد. هرکسی مشغول کاری بود. چهار پنج سال پیش من هم همینطور بودم. می‌آمدم گوشه هیئت مینشستم، ساکت و آرام و ریز بین بودم. جوش نمیخوردم در جمع اما دل نمی‌کندم از هیئت. هربار همین تکرار میشد تا مسئول هیئت چشمش وسط کارها بهم بخورد و صدایم کند. ان وقت سلانه سلانه پامیشدم و نم نم خو می‌گرفتم با آدم ها. خادم جدید را به اسم کوچک صدا زدم. درست انگار خودم را گوشه هیئت دیده باشم. ولی از من مشتاق تر بود. جعبه سنجاق ها را سمتش گرفتم و گفتم: چهار پایه رو محکم بچسب. به پا نیوفته ها. اگر افتاد هم، حتما قسمتش این بوده. لبخند گوشه صورتش نشست و گفتم: سوزن هم خواست بهش بده. دمت گرم....👍🏻🌹 1️⃣ 🖤🍃🖤🍃🖤🍃 @golabbaton95
اینجا همه خودی هستند...🍃 نیم ساعت پیش باهاش آشنا شده بودم. هنوز خیلی هم را نمیشناختیم. در نگاه اول دختر مهربان و ساکتی بود ولی از خنده های ریز گوشه صورتش معلوم بود هنوز یخش آب نشده. حسینیه را برایش توضیح دادم. بعد هر یکی دو جمله ای که گپ میزدیم؛ یک نفر برای احوال پرسی از راه می‌رسید. بعد از مراسم ماچ و بغل و کجایی؟ خبری ازت نیست؟ ها به دوست جدیدم معرفیشان می‌کردم. رفیق صمیمی تر ها البته اجازه و مهلت نمیدادند که بگویم جلوی عضو جدید اندکی آبرو داری کنند. با کش و قوس ابرو و اشاره چشم که فایده نداشت؛ دست آخر می‌گفتم: باشه حالا بعدا مفصل صحبت می‌کنیم عزیزم! این از آن رفیق ها بود که آخر هیئت دور هم گعده می‌کنیم و یک دل سیر به ترک دیوار هم می‌خندیم. آخرش برای اینکه عذاب وجدان نگیریم می‌گوییم نشاط روضه است دیگر.😁 برایش گفتم که با توجه به وقتش، می‌تواند در هیئت فعالیت کند. یک هیئت کاملا دخترانه... همه کارها صفر تا صد با خودمان است و هر دو هفته یک بار.... ادامه دارد... 2️⃣ 🖤🍃🖤🍃🖤🍃 @golabbaton95
گُلابَتون
ادامه... نفر بعدی که از راه رسید حرفم را قطع کرد. از روی چهره میشناختم. دستش را که فشردم بین فاطمه یا زهرا بودنش شک کردم که خودش اعتراف کرد بخداوندی خدا زینب است. برای اینکه بنده خدا و دوست جدیدم از قدرت حافظه ام نگرانی به دل راه ندهند؛ اشاره کردم اولین بار در اعتکاف دیدمش که خداروشکر تایید کرد.🥰 زینب را میشناختم. فقط اسمش در خاطرم نبود. خیلی اسم ها خوب یادم نمی‌ماند. بعضی ها را هم بار اول است که میبینی، در مراسم های قبل تر چشم تو چشم هم نشده اید اما به همدیگر دست می‌دهید، موقع خداخافظی همدیگر را بغل می‌کنید؛ آدم ها توی هیئت همیشه برایت آشنا ترند. درست مثل تینا خادم جدید حسینیه و رفیق جدید من.❤️ 2️⃣ 🖤🍃🖤🍃🖤🍃 @golabbaton95
شب دهم، وسط روضه... دیدمت آقا میان گــریه، چــه بی‌اختیار خندیدم... 🏴@golabbaton95
گُلابَتون
شب دهم، وسط روضه... دیدمت آقا میان گــریه، چــه بی‌اختیار خندیدم... #فاطمه_معین‌زاده 🏴@golabbaton
4.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر ایران؛ 🇮🇷❤️ ملی‌گرا‌ترین، صلح‌طلب‌ترین و جنگ‌بلدترین چهره سیاسی دنیا✌🏼✨️ ➖️شما چند نفر از سران و حاکمان دنیا رو می‌شناسید که با یک سرود ایرانی و میهنی، (در روح و جان من، می‌مانی ای وطن) اشک بریزد؟ 🇮🇷@golabbaton95
گُلابَتون
🖤 | #قرار_اول_ماه✨️ حسین جانم (ع)؛❤️ محرم که می‌رسد، با دلمان چه می‌کنی؟💔 جز این است که با فدا کردن
الحمدلله؛ به مدد حضرات و همت شما عزیزان، گوسفند ششم هم روز عاشورا قربانی شد و به دست اهلش رسید.🤲🏼✨️🖤 _____________________________________________ ➖️تا قربانی گوسفند بعدی، حدود شش میلیون تومان باقی مونده، که ان‌شاءالله به همت شما و واریزی‌های برکتی‌تووووون، گزارشش رو به‌زودی می‌ذاریم توی کانال.✌🏼🇮🇷😍 ➖️همراه عزیز؛ مبلغ مورد نظرتون برای قربانی رو می‌تونید به شماره کارت زیر واریز کنید: 💳
6037991748000118
به‌نام سیوانی زاد 🔻اگر عزیزی اختصاصاً برای قربانی، مرغ و خروس مدنظرش هست، ما درخدمتیم.✨️ قبول حق باشه گلابتونیون😊🎀 🖤@golabbaton95