. میلاد امام سجّاد علیه السلام درِ میخانه زدیم و باده‌ای ناب گرفتیم بهترین ساغر و پیمانه‌یِ محراب گرفتیم شبِ غم را گذرانده صبحِ دیدار چشیدیم نور از مَطلعِ شمس و رُخِ مهتاب گرفتیم دلِ در هوُل وُ وَلایِ حادثاتِ عاشقی را با دمِ عشق زِ موجِ حسرت و تاب گرفتیم بیمِ آن رفت مَبادا سخنی هَرزه بگوئیم رو به قبله اِذنِ تحریر از ارباب گرفتیم آمد از کرب‌وبلا اِذن که آهنگ جلی کُن هان مدّاح بگو  از پسرم مدحِ علی کُن فَتَوَکَّلْتُ‌علیَ‌‌اللّه  قلم نذرِ نگارم یاری‌اَم کُن که کمالاتِ علی را بِشُمارم صفحاتِ مدحِ سجّاد بی‌شمارند ولی تو اِی قلم حک کُن همین کم که زِ اوصاف می‌آرم عِزَّةُاللّه نگین و عزّت از یار گرفته ششمین نورِ یقین و چارُمین راه‌گُذارم شکرِ حق ذکرِ مُدام و سجده‌هایش مُتوالی مردِ محراب و نماز و مِنبر و مُهر و مِناره‌َم زینتِ اهلِ عبادت  پسرِ شاهِ شهادت دُرِّ دُردانه‌یِ دریایِ وفا  دار و ندارم علیِ دوّمِ اعلا  نوه‌یِ حضرتِ زهرا سویِ او سمت و صراط و خویِ او خطُّ و مَدارم آیه‌هایِ شوکتش را خوانده اَفلاک  مُکرّر بوسه زد بینِ دو اَبروشْ لبِ ساقیِ کوثر اثرِ سجده چنان بود که تو ذوُالثَّفِناتی از خطا دور و مُبرّا  مفتخر بر حَسناتی تو فرازی زِ نمازی  تو فرودی به سجودی تو خضوعی تو خشوعی تو رکوعی تو صلاتی‌ شَجَرِ طیِّبه‌یِ حق شاخه‌یِ محکمِ طوبیٰ یاعلی روحِ دعا  شرحِ سخا نوحِ نجاتی یادگاریِ حسین و تکیه‌گاهِ زینبینی شاهدِ رزمِ عمو وُ حسد و بُخلِ فراتی حق پسندیده تو بیمار اِی به زنجیر گرفتار کوفه و کرب‌وبلا  شامِ بلا را برکاتی آب دیدی و دو چشمت کاسه‌یِ خون شده اِی وای تشتِ‌ زَر دیدی و سر را از چه در بزم و بساطی حرکات و وَجنات و سَکناتِ تو خدایی یاعلی در سایه‌سارِ سرِ رویِ نیزه‌هایی‌‌ با تو بودم با تو هستم با تو می‌مانم همیشه پشتِ این درب نشستم که خودت راه‌گشایی خاکِ مبروکِ بقیع و دلِ دیوانه و رویا قسمتم کُن که ببینم یاعلی گنبدِ خضرا ✍ .🌻🌻🌻🌻🌻