گزیده‌ای از کتاب (۴۹) بخش دوم: نظام فكری و اعتقادی ایران: اديان و مذاهب ایران: آیین زردشتی: مذهب زردشتی در عهد ساسانيان با اينكه مذهب‏ رسمی كشور بود و دولت ساسانی و تشكيلات عظيم روحانی آن عصر حامی و پشتيبان و مدافع سرسخت آن بودند، نتوانست اكثريت قاطعی در ايران به وجود آورد، نه تنها مسيحيت، حتی يهوديت و بودايی رقيبهای‏ سرسختی برايش به شمار می‏رفتند و مخصوصا مسيحيت در حال پيشروی بود. اديان و مذاهب ديگری از داخل ايران و در ميان نژاد آريا از قبيل مانوی و مزدكی نشأت می‏گرفت و سخت در حال پيشروی و كاستن از پيروان زردشتی بود. در همه تاريخ چند هزار ساله اين كشور، تنها اسلام است كه تدريجا اكثريت قاطعی به دست آورد، و مذهبها و مسلكهايی از قبيل مانوی و مزدكی‏ را پس از دو سه قرن به كلی ريشه كن ساخت، بساط بودايی گری را در مشرق‏ ايران و در افغانستان برچيد و مسيحيت و يهوديت و زردشتی گری را در اقليت ناچيزی قرار داد. ساسانيان سياست كشورداری خود را بر اساس مذهب نهادند. اردشير بابكان سر سلسله ساسانيان، خود از يك خاندان روحانی بود كه به سلطنت‏ رسيد. اردشير از يك طرف به خاطر علائق مذهبی و از طرف ديگر به خاطر سياست كشورداری كه نيازمند به يك مبنای اعتقادی بود به احياء و اشاعه و تحكيم مذهب زردشتی پرداخت. وی دستور داد كتاب مقدس زردشتيان "اوستا " را تدوين كنند و مرتب سازند، تشكيلات منظم روحانی به وجود آورد و در نتيجه روحانيان زردشتی صاحب قدرت فوق العاده شدند. 🇮🇷 - . . @golmaryam1399