قابل توجه اهالی غیور امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت۲۰۵):
مصداقی از تعارض منافع؛
۱) در سفر مجدد دیروزم به قزوین (جهت تفهیم اتهام «
شکایت نانکلی اوقاف علیه بنده» به دادسرای ویژه روحانیت که فقط روزهای یکشنبه پذیرای مراجعین است و ضمناً یکشنبه آینده تعطیل است و کلیه مراحل این دادگاه را دیر یا زود اطلاعرسانی خواهم کرد) مجدداً سری هم به روستا زدم که تقریباً شبیه
شهر ارواح بود! و بجز تعدادی از اهالی (که زندگی شهری موجب تهدید سلامتی آنهاست)،
با سگهای گرسنهای هم مواجه شدم که پوزه خود را به عبای بنده میمالیدند!
۲) در این سفر نیز موفق شدم به برخی ادارات قزوین سری بزنم. استشهادیهای هم بدستم رسید که هر دو طرف آن، حاوی امضاهایی بود برای
مقابله اهالی با تجاوز نانکلی به مالکیت اهالی (که ظاهراً بعضی از آنها هم جعلی است!)
گفته شد؛ این مدرک را ممدرنگی (بعنوان عضو شورا و عضوی از سادات)، قبل از منصوب شدن به عنوان «امین اوقاف» تهیه کرده بود ولیکن پس از مراجعه به اوقاف، در دام نانکلی گرفتار میشود و بجای
حفاظت از منافع اهالی، به مزدوری نامبرده در آمده و هر آنچه که
آن شیاد دیکته میکند وی هم سر از پای نشناخته بدنبال آن میدود!
«
تعارض منافع»ی که بنده در پیامهای قبلی، مکرراً بدان اشاره کردهام همینه. زیرا او ناچار است یا حافظ «
منافع موکلین» خود باشد یا مجری «
دیکتههای ارباب» خود.
حال ممدننگی که زمانی ظاهراً بدنبال
خدمت به اهالی بوده، تبدیل به
عنصری خیانتپیشه گشته تا
نوکر نانکلی باشد! اگرچه وی ادعا میکند که حسنتیسنا ..
..ادامه دارد.
✍
سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۰ آذر ۱۴۰۲
گروه
سادات میدان
🎲