ای عطر آشنای تو در جانمازها زیباترین بهانه‌ی راز و نیازها دسته گل محمدی حضرت رسول ای قبله‌گاه دائمی سرو نازها همراه بردبار نبی در فرودها همگام سیر عرشی او در فرازها ای خار چشم شور ابوجهل سیرتان! زخم زبان شنیده از این حُـقّه‌بازها جاری است شور نام تو در پرده‌ی عراق در چنگ توست نغمه‌ی ناب حجازها خالی است جای سبز تو در ساحل غدیر بر منبری که ساخته اند از جهازها داماد تو شبیه خدا ناشناخته است توصیف او به غیر خدا از که ساخته است؟! ایزد تو را نجابت بی‌انتها نوشت نام تو را کنار رسول خدا نوشت در آیه‌ی «لِـیُـذهِـبَ عَـنکُـم» تو را ستود درباره ی طهارت تو «إنما» نوشت همراه نام پنج تن از ابتدا خدا بر ساق عرش، نام بلند تو را نوشت هر کس قنوت دست تو را دید و درک کرد از جاری نیایش غار حرا نوشت گفتند بعد تو که خدیجه پسر نداشت هر کس رسید، از اگر و از چرا نوشت اما خدا به کوری چشم حسودها از چشمه سار کوثر آل کسا نوشت از دختری که مرکز پرگار خلقت است از دختری که هر که از او گفت یا نوشت ... بی اختیار از نفس افتاد و پا نشد یک لحظه از مصیبت زهرا جدا نشد انگشتر عقیق یمن را می‌آورد نام اویس، نام قرن را می‌آورد شاعر دوباره با صلوات و سلام و ذکر از آن دیار، بوی وطن را می‌آورد مادربزرگ! حوصله کن چون برای تو جبریل از بهشت کفن را می‌آورد بعد از تو در مباهله یک روز مصطفی همراه خود حسین و حسن را می‌آورد در روز حشر فاطمه، آن پاره‌ی تنت مظلوم پاره پاره بدن را می‌آورد باز این چه شورش است که با شعر محتشم حال و هوای سینه زدن را میآورد احساس می‌کنم که دوباره محرم است آری! عزای مادر گل های عالم است شعر: احمد علوى http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ☜گلواژه هاے اهل بیت(ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─