─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۶) :به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، راهیِ میــدان شـــد قاســــم مَــه سیما عمـــه بــراش بســـتـه سـربند یا زهـرا هیـبـت والای شـــیـــر جمـــل داره جلـــــوهٔ زیبـــای خیـــرالـعـمـــل داره با پای خود می رفت سمت اجل ‌،قاسم مرگـو می دید اَحلیٰ مِنَ العسـل ،قاسم امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لشکر دشمن رو در تــب و تاب انداخت با هر رجزخوانی به قـلب دشمن تاخت جنگ نمـایان کرد مثل حســن ، قاســم فـاتـح میــدان بود ، شیــر بنی هاشــم ولی گرفت آخر ، عطـــش ، توانش رو زخــم تنــش دیگـــر برید امـــانش رو امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پیکــر بی جــانش ز روی زیــن افتــاد عــرش خـــدا لرزید تا رو زمیـن افتاد گرفتــن اطــرافـو ، یه لشکــر کافــــر یک بدن پــاره ، مثــــل علـــی اکبــــر امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ صدای فریادش پیچـید تو اون صحـرا شکسته پهلو شــد درســت مثــل زهرا برای امـــدادش عمـــو رســیــد از راه ســـرش رو بـر زانــو گـــرفـت ثــارالله امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بوســه به زخـمـای ماه جبــــین می زد وقتی که پاهاشـــو روی زمیــن می زد زمین نکش قاســـم این همـــه پاها رو آتیــش نـزن قلــــب عمــوی تنهــــا رو امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بس که کشیــدن این پیکـــر و نامــردا چه قد کشیـــدی تو چقــد شــدی رعنا آتیش زده داغـت بـر جگـــــرم ای وای زنـــده شـــــده داغ بــرادرم ای وای امــان از این غــربت(۴) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۲ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌