دوم برادر بزرگوار، خواستند. امید که دوستان دیگر عرایض بنده را تصحیح و تکمیل کنند. با سلام عدالت، ارزش مطلق دنیا. این جمله برآمده از نظریهٔ حسن و قبح عقلی است که قوام عدلیّه(عموم امامیه و معتزله) است. در مقابل، اشاعره اند که قائل به حسن و قبح شرعی‌اند و می‌گویند الحسن ما حسّنه الشارع و القبیح ما قبّحه الشارع. استاد بزرگوار حضرت آیت الله شیخ مهدی گنجی می‌فرمود اشاعره، پر بی راه نگفته‌اند. چنین سخنی برآمده از نظریات شهید صدر رحمه‌الله در کتاب اقتصادنا است. آنجا که مکتب اقتصادی اسلام را مبتنی بر نظام سیاسی اسلام و فکر نظام‌مند اسلامی می‌داند و عدالت را در کنار عصمت و شوریٰ، تضمینی بر صحت اختیارات دولت در مسائل اقتصادی معرفی می‌کند. پس عدالت در نظریهٔ تطوریافتهٔ شهید صدر رحمه‌الله، صرفا مبتنی بر عقل نیست که تنها ارزش مطلق بین عقلا باشد. اگر چه معضل نظری در بیان شهید صدر رحمه‌الله یعنی کشف صورت کامل حیات اقتصادی و برپایی کامل نظام اسلامی، با راهکار استاد مسعود درخشان و نظریه تعادل عمومی در اقتصاد اسلامی بر طرف می‌شود؛ اما قدر متیقن از این نقض و ابرام‌ها، وابستگی عدالت، اعتدال و تعادل، به مکتب فکری و معارف اسلامی است. با توجه به «إنّ الدین عندالله الإسلام» که تبیین کنندهٔ حقیقت واحد ادیان الهی و شرایع منطبق با فطرت الهی است و ضمیمهٔ «اعدلوا هو أقرب للتقوی» ، به مبنایی متقن و قوامی برای سنجش حدود و صحت استناد افعال به عدالت و اعتدال و تعادل، دست می‌یابیم. چه این‌که «لام» در «للتقوی» به معنای «إلیٰ» غائیه است. پس غایت و هدف عدالت، رعایت حدود الهی و پرهیز از ارتکاب خلاف شریعت الهی است نه این‌که صرفا عدالت غایت مطلوب خلقت باشد. پس صرف ارزش مطلق بودن، نمی‌تواند موجب سنجه‌ و شاغول شدن عدالت باشد؛ بلکه خود عدالت نیازمند تکیه‌گاهی محکم و فطری است که حیطهٔ ارزش و سنجش آن را تعیین کند و آن تقوای الهی در چارچوب محکمات دین الهی است. شیخ‌محمدصادق ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar