ای موسی
وقتی "لاتخف" را شنیدی و ترس را رها کردی
وقتی به "الق عصاک" رسیدی و به معجزهی عصا یقین داشتی
معجزهای که پیش از این به چشم دیده بودی ولی باز هم دلت لرزیده بود...
وقتی عصایت ریسمانها را بلعید و ساحران به سجده افتادند...
وقتی شهادتطلبی ساحرانی که "عبادی" خدا شدند را به چشم دیدی
چنان یقینی در دلت افتاد
که به مقام "کلا ان معی ربی" رسیدی...
مقامی که معجزاتی از آن عصا ظاهر میکند که پیش از آن هم ندیده بودی اما دیگر به "لاتخف" نیاز نداشتی...
ای موسی
امروز ما در لحظهی "لاتخف" توایم و امامِ ما در موعد "کَلّا ان معی ربی" است.
ای موسی
ما از سحر تکنولوژی کفار ترسیدهایم و امامِمان هر لحظه به ما میگوید: لاتخافوا...
اما ما میترسیم
گفت: نهضت نرمافزاری
اما ما ترسیدیم
دوباره گفت: عدالت و پیشرفت
اما ما ترسیدیم
دوباره گفت: تولید ملی
اما ما ترسیدیم
ولی نه...
امامِ ما دید که اینجا جای ترس نیست. باز هم گفت تولید...
کمتر ترسیدیم
باز هم گفت تولید
ترسمان کمتر شد
باز تکرار کرد
ترسمان ریخت
همینکه ترسمان ریخت گفت
تولید کم است
حالا
جهش تولید...!
اَلقِها...!
ای موسی...
تو به ما بگو
اکنون باید بترسیم یا نه؟
نکند عصای جهش تولید را هم بیاندازیم و این موسای زمانِ ما به سمت دریا حرکت کند؟
ما از غرق شدن ...
شاید هم نه...
شاید مثل تو از دریا نترسیم...
شاید همین یکبار اگر عصا را بیاندازیم کار تمام شود و به "انّ معی ربی" برسیم...
باید عصا را بیاندازیم
مثل طهرانی مقدم
آن عصایی که تمامِ ریسمانهای دنیای کفر را ببلعد...
از خودرو گرفته تا هوش مصنوعی
از نظامی گرفته تا پزشکی
از هالیوود گرفته تا دیزنی
از جام جهانی گرفته تا هرچه با آن "علو" و برتری میجویند بر امت محمد (ص) که "اعلون"اند...
و آنگاه است که اگر عصا را بر دریای علم بزنیم شکافته خواهد شد اما پیش از آن در مقام "ترس" هیچ نخواهیم بود...
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠
@h_abasifar